این مطلب همه چیز در مورد دهه 90 است، آن دوران خوب قدیمی که دنیای دیجیتال فقط یک گل جوانه زده بود و نه جنگل کاملی که امروز به آن تبدیل شده است.
زمانی که زندگی سادهتر و جذابتر بود، پس در این مطلب هشت بخشی بیایید بهترین انیمه های قدیمی را از دوران فراموش نشدنی دهه 90 بررسی کنیم. این مطالب شامل سریال ها و همچنین فیلم های (OVA) در دسته انیمیشن ها می شود و ترتیب نشان دهنده اهمیت نیست. بلکه همه آنها عالی هستند.
بخش ششم
بخش هفتم
بخش هشتم
نام کامل این انیمیشن محصول 1992 "حرامزاده!!: Ankoku no Hakaishin" است. دارای شخصیت های جسور و داستان های قوی است. چهار لرد ویران، پادشاهی متالیکانا را هدف قرار داده اند. این هرگز چیز خوبی نیست، زیرا این چهار همیشه دنباله ای از مرگ و ویرانی در پی خود باقی می گذارند.
اربابان عبارتند از ابیگیل که یک کشیش تاریک مرموز است، گارا که یک استاد نینجا است، کال سو که شخصیتی سرد و همیشه حسابگر است، و نی آرش که یک امپراتور رعد و برق سرنوشت ساز است. کاهن اعظم جئو متوجه می شود که مسئولیت نجات کل پادشاهی به عهده اوست. در یک حرکت، ژئو متحد سابق چهار شرور، یعنی دارک اشنایدر را آزاد می کند.
جادوگر قدرتمند مشتاق انتقام گرفتن است اما نقشه های مخفی خود را نیز در سر دارد. همه چیز در هوا است. آیا دارک اشنایدر لردهای ویران را شکست خواهد داد یا در عوض به آنها ملحق خواهد شد؟
این فیلم انیمیشنی محصول 1991 که یک داستان زیبای انسانی است که بر احساسات قابل ربط تمرکز دارد، به دلایل زیادی مورد علاقه طرفداران است. این داستان یک هاسوکاوا کازویا نسبتاً مشکل دار را دنبال می کند که برادرش اخیراً با زنی ازدواج کرده است که - و قسمت دیوانه کننده اینجاست - هاسوکاوا مخفیانه او را دوست دارد. او چاره ای ندارد جز اینکه هر چه زودتر خانه را ترک کند.
مرد جوان در «گرین وود»، یک خوابگاه دانشجویی، اقامتگاهی پیدا می کند. جایی که هاسوکاوا چیزی جز آرامش نمیخواست، در نهایت با عجیبترین افراد عجیب و غریب روبرو میشود که همگی در گرینوود زندگی میکنند. این OVA شامل کمان ها و مضامین فراموش نشدنی شخصیت است که صرفاً به دلیل سادگی داستانی قابل توجه است.
اگر از طرفداران داستان های ساده و در عین حال تاثیرگذار هستید، این انیمیشن برای شما مناسب است. این داستان را پیچیده نمی کند اما همچنان آن را برای بینندگان جذاب نگه می دارد.
جادوی تاریک و جادوگری در انیمه «شکارچی روح» محصول 1999 نقشهای قدرتمندی را ایفا میکنند. روایت این نمایش هزاران سال در گذشته است. این یک جادوگر بی رحم را نشان می دهد که امپراتور را به بردگی گرفته و سلسله قدرتمند او را تحت کنترل خود درآورده است. ارواح شیطانی در این سرزمین غیر معمول نیستند. جامعه بر سر دوراهی خطرناک قرار دارد و بیش از امید و رشد، هرج و مرج و بی نظمی را تجربه می کند.
"کنفدراسیون استادان جاودانه" با دیدن وضعیت مخاطره آمیز، ذهن خود را جمع کرده و با یک نقشه روبرو می شوند. آنها یک جادوگر جوان را انتخاب میکنند که مهارتهای جادوییاش مثال زدنی است، و او را میفرستند تا جنگجویان شیطانی و همچنین شروران مختلفی را که بدون مانع در زمین کار میکنند رام کند.
سه شخصیت عجیب و غریب از بومی ژاپنی خود به یک قلمرو جادویی انتقال داده می شوند. این شخصیتها عبارتند از Junpei Ryuzouji که یک متخصص هنرهای رزمی پر سر و صدا است، Ritsuko Inoue که دختری شیرین است اما علاقهمند به همه چیز توپخانه است، و Airi Komiyama که بازیگری است که به ظرافت و زیبایی معروف است.
در این قلمرو جدید، سلسیا ماری کلر (یک شاهزاده الف) تلاش می کند تا طلسمی را انجام دهد که سه نفر را به خانه بازگرداند. طلسم قطع میشود و باعث میشود که شکسته شود و با سرعت به مناطق مختلف در دنیای جادویی پرواز کند. قطعات در طول مسیر با الف های مختلف روبرو می شوند و خود را بر روی پوست آنها نقش می بندند.
با کمک ریتسوکو و تانکش، هر سه آنها در انیمه «آنهایی که الفها را شکار میکنند» در سال 1996 به دنبال این الفهای حک شده میگردند. پس از جمع آوری قطعات، سلسیا به آنها وعده بازگشت مطمئن به ژاپن، در ابعاد آنها را می دهد. خبر خارجی ها پخش شد و ناخواسته به آنها "کسانی که الف ها را شکار می کنند" لقب دادند.
در طول راه، این سه نفر دمدمی مزاج شرارت را به پا می کنند و در حال چرخیدن برای جمع آوری قطعات طلسم مورد نیاز برای فرستادن آنها به خانه هستند.
رمانهای گرافیکی اصلی آرژانتینی، مجموعه انیمههای «سایبرسیکس» در سال 1999، فوقسربازان ژنتیکی را به نمایش میگذارند. در نتیجه آزمایشهای مخفی دکتر فون رایشتر، شخصیت اصلی، هیجان و ماجراجویی زیادی را برای نمایش به ارمغان میآورد. دکتر یک نازی است که پس از جنگ جهانی دوم از آلمان فرار کرد، به آرژانتین رفت (مانند چندین نازی واقعی) و آزمایشات خود را روی "سایبر" ادامه داد.
در سنین پایین، این سایبرها تمایل خطرناکی به اراده آزاد از خود نشان می دهند، چیزی که پزشک حیله گر از آن استقبال نمی کند. او همه آنها را می کشد تا آنها را از برنامه ریزی یک شورش باز دارد. با این حال، سایبرسیکس زن از قتل عام می گریزد، نام خود را به «آدریان سیدلمن» تغییر می دهد و مخفی می شود. دکتر تا زمانی که متوجه شود وجودش به ماده خاصی بستگی دارد که فون رایشتر به تنهایی می تواند آن را بسازد، دکتر قبلاً ابرسربازهای بیشتری به نام «تکنوس» ساخته است.
یک چیز به چیز دیگری منجر می شود و Cybersix مجبور می شود با گذشته خود روبرو شود. به طور ناخواسته، تصمیمات او در سریال، نقشه های دکتر نازی را خراب می کند و در نتیجه جهان را از تصرف یک ابرسرباز بالقوه نجات می دهد. چندین صحنه تاریک موجود در رمانهای گرافیکی اصلی باید برای مخاطبان جوانتر بسیار جذاب میشد.اما اگر به این نوع ژانر علاقه مندید یکی از عمیق ترین انیمه ها بی شک همین است.