معرفی چندتا از بهترین انیمه های انگیزشی

1. Assassination Classroom

ماه به طور کامل نابود شد! موجود عجیبی ماه را به طور کامل از صحنه روزگار محو کرد و حال نوبت زمین است! این موجود یک سال به زمین فرصت داده تا بتواند اقدامات لازم برای مقابله با آن را فراهم کند. آیا تو می‌توانی در این راه به دولت کمک کنی تا بتواند سریع تر این موجود را از بین ببرد یا می‌خواهی زمین هم به سرنوشت ماه دچار شود؟ Assassination Classroom نام انیمه‌ای است که در سال ۲۰۱۵ اکران شد و توانست با داستان جذاب خود مخاطبان بسیاری را به تماشای خود بکشاند.

2. the royal tutor

مدرسه دربار برای آموزش ۴ شاهزاده اعلامیه‌ای برای پذیرش یک آموزگار با پست سلطنتی داده! در این بین 

Heine wittgenstein که یک پروفسور ماهر و در عین حال فردی ظریف و قد کوتاهه این پست رو قبول میکنه که درواقع با اینکار برای خودش کار و مشکل درست کرد! حالا باید دید که این مربی ظریف و حساس تا چه حد میتونه در آموزش 4 شاهزاده موفق باشه...

3. denpa kyoushi

داستان انیمه بر اساس مانگا شکل گرفته و درباره جونیچیرو ، یک پسر جوان که شیفته مانگا و انیمه و بازی های کامپیوتری است می باشد. او یک نابغه بود که در سن ۱۷ سالگی در مجلات علمی مقاله های خود را منتشر می کرد اما بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه او یک Neet (کسی که نه تحصیل و نه کار می کند ) شد و در غرق در وبلاگ انیمه ای خود می شود خواهرش سوزونه که نمی توانست از دست رفتن برادرش را ببیند او را وادار به کار کردن در آکادمی ایچو که خودش هم آنجا هست می کند. مدیر آکادمی “کیومی هیراگی” ، کاگامی را وارد عرصه تازه ای از زندگی اش به عنوان یک معلم می کند

4.Cells At Work

انیمه «Cells At Work» یا «سلول‌ها مشغول کار» سریالی 13 قسمتی است که از روی مانگایی به نام Hataraku Saibo نوشته آکانه شیمیزو (Akane Shimizu) و توسط استودیو  David Production ساخته شده. این سریال در سال 2018 با کارگردانی کنیچی سوزوکی (Kenichi Suzuki) در ژانر کمدی-شونن پخش شد.

انیمه «سلول‌ها مشغول کار» قهرمان‌های متفاوتی دارد. ما در این انیمه با آدم‌ها سر و کار نداریم، بلکه طرف حساب ما در یک دنیای میکروسکوپی زندگی می‌کند. ما درباره‌ی یک قهرمان و چند شخصیت اصلی صحبت نمی‌کنیم بلکه در انیمه «سلول‌ها مشغول کار» با میلیون ها قهرمان و شخصیت مهم سر و کار داریم.

5. Barakamon

باراکامون یک خوشنویس جوان به نام هاندا (Handa) را دنبال می‌کند که آینده شغلی او به خاطر اینکه به صورت یک منتقد هنری مشت زده، در خطر است. باید اعتراف کرد که شروع اینگونه داستان واقعا جذاب است. پدر هاندا او را برای تفکر در مورد کارهایش به یک جزیره ماهیگیری تبعید می‌کند. به عنوان فردی که بیشتر زندگی خود را در شهر گذرانده ، زندگی روستایی برای هاندا سخت است. این امر زمانی بدتر می‌شود که کودکان محلی شروع به رفت و آمد به خانه‌‌ی او می‌کنند.