به آخرین باری که در یک جلسه برنامه ریزی استراتژیک برای سازمان خود شرکت کردید، فکر کنید. احتمالاً با چالشی برای حل یا هدفی برای دستیابی به شما مواجه شدهاید.
مهارت های تفکر استراتژیک از جمله شایستگی های مدیریتی است که بسیار مورد توجه قرار گرفته است. چرا؟ زیرا کارمندانی که قادر به تفکر انتقادی، منطقی و استراتژیک هستند، می توانند تاثیر فوق العاده ای بر مسیر یک کسب و کار داشته باشند.
اگر می خواهید مهارت های تفکر استراتژیک خود را بهبود ببخشید، خبر خوب این است که با طرز فکر و تمرین صحیح، می توانید.
در اینجا چهار راه برای بهبود مهارت های استراتژی شما وجود دارد، بنابراین دفعه بعد که در یک جلسه برنامه ریزی استراتژیک شرکت می کنید، می توانید مطمئن شوید که مشارکت های شما مورد توجه قرار می گیرد.
مهارت های تفکر استراتژیک هر مهارتی است که شما را قادر می سازد از تفکر انتقادی برای حل مشکلات پیچیده و برنامه ریزی برای آینده استفاده کنید. این مهارتها برای دستیابی به اهداف تجاری، غلبه بر موانع و مقابله با چالشها ضروری هستند، بهویژه اگر پیشبینی میشود هفتهها، ماهها یا حتی سالها به طول بینجامد.
مهارت های تفکر استراتژیک عبارتند از:
مهارت های تحلیلی: برای طراحی استراتژی که به سازمان شما کمک می کند تا به اهداف خود برسد، باید قادر به تجزیه و تحلیل انواع ورودی ها باشید - از صورت های مالی و KPI ها گرفته تا شرایط بازار، روندهای تجاری نوظهور و تخصیص منابع داخلی. این تحلیل اولیه برای ایجاد یک استراتژی که با واقعیت فعلی پیش روی سازمان شما همسو باشد، حیاتی است.
مهارت های ارتباطی: قرار دادن یک استراتژی برای شرکت شما، صرف نظر از اندازه آن، نیازمند مهارت های ارتباطی قوی است. توانایی برقراری ارتباط با ایدههای پیچیده، همکاری با ذینفعان داخلی و خارجی، ایجاد اجماع، و اطمینان از همسویی همه افراد و تلاش در جهت اهداف مشترک، همگی در تفکر استراتژیک نقش اساسی دارند.
مهارت های حل مسئله: برنامه ریزی استراتژیک اغلب برای حل مشکلات یا مقابله با چالش هایی مانند اهداف مالی از دست رفته، گردش کار ناکارآمد یا یک رقیب در حال ظهور استفاده می شود. اجرای یک استراتژی که به چالش اصلی شما می پردازد، مستلزم آن است که ابتدا مشکل و راه حل های بالقوه آن را درک کنید. از آنجا، می توانید یک استراتژی بسازید که آن را حل کند.
مهارت های برنامه ریزی و مدیریت: استراتژی فقط به فکر راه حل نیست، بلکه شامل اجرا نیز می شود. هنگامی که داده ها تجزیه و تحلیل شدند، مشکل درک شد و راه حل مشخص شد، شما نیاز به برنامه ریزی و مهارت های مدیریتی قوی دارید تا همه چیز را کنار هم قرار دهید.
اگر می خواهید مهارت های تفکر استراتژیک خود را بهبود ببخشید، یکی از ساده ترین کارهایی که می توانید انجام دهید این است که سوالات استراتژیک بیشتری بپرسید. انجام این کار به شما این امکان را می دهد که مهارت های برنامه ریزی خود را تمرین کنید، در شناسایی فرصت ها ماهر شوید و ذهنیت استراتژیک تری ایجاد کنید که می توانید در طول حرفه خود از آن استفاده کنید.
سوالات استراتژیک می توانند به چالش، فرصت یا ابهامی که در موقعیت فعلی خود با آن مواجه هستید، چه شخصی و چه حرفه ای، مرتبط باشند. به عنوان مثال، آنها ممکن است به راه اندازی یک کسب و کار یا محصول جدید، شکست دادن رقیب، یا ساختار سازمان شما برای نوآوری مربوط باشند.
همچنین مهم است که سؤالات شما در مورد نقش و مسئولیت شما اعمال شود تا بتوانید به آنها عمل کنید.
چند نمونه از سوالات استراتژیک که ممکن است بپرسید عبارتند از:
علاوه بر پرسیدن سؤالات استراتژیک، باید به آنها به طرز ماهرانه ای پاسخ داده و به آنها رسیدگی کنید. یکی از مؤثرترین راهها برای دستیابی به این امر، مشاهده و تأمل در وضعیت فعلیتان است، و اطمینان حاصل کنید که هر راهبردی که تصور میکنید مبتنی بر واقعیت است.
به عنوان مثال، تصور کنید که کسب و کاری که برای آن کار می کنید شروع به از دست دادن سهم بازار یکی از محصولات خود در بین مشتریان سنتی خود کرده است. در همان زمان، سهم بازار را از یک پایگاه مشتری کاملاً جدید به دست آورده است. به راحتی می توان حدس زد که چرا ممکن است این اتفاق بیفتد، اما انجام این کار می تواند شما را در یک لحظه حیاتی از وجود سازمانتان در مسیر اشتباه قرار دهد.
به جای اینکه کورکورانه از یک فرضیه پیروی کنید، تا آنجا که ممکن است اطلاعات بیشتری را جمع آوری کنید تا در هنگام طراحی استراتژی خود از آنها استفاده کنید. به عنوان مثال، این ممکن است شامل انجام مصاحبه های کاربر با مشتریان جدید برای شناسایی مشاغل مختلفی باشد که محصول شما را برای انجام آن استخدام می کنند.
درک اینکه چرا مشتریان جدید جذب محصول شما می شوند می تواند شما را قادر سازد تا استراتژی بازاریابی و توسعه محصول خود را طوری تنظیم کنید که نیازهای آنها را بهتر بپذیرید.
هنگامی که به استراتژی رسیدید که می تواند به سازمان شما کمک کند تا به اهداف خود برسد، مفروضات خود را زیر سوال ببرید و فرضیه خود را از طریق آزمایش دقیق انجام دهید. با انجام این کار، می توانید مطمئن شوید که احتمال دیگری را نادیده نمی گیرید.
ایفای نقش مدافع با ایده های خود می تواند به شما این امکان را بدهد که پیشگیرانه نقاط ضعف استدلال خود را شناسایی کنید و هنگامی که دیگران سؤال می پرسند، شما را برای دفاع از استراتژی خود مجهز می کند. همچنین می تواند به شما کمک کند تا مهارت های منطقی مورد نیاز برای برقراری ارتباط و اجرای استراتژی خود را تقویت کنید.
برای توسعه این مهارت، عادت کنید هر زمان که می خواهید ادعایی داشته باشید، از خود سؤال کنید. آیا باید دیدگاه متفاوتی را در نظر بگیرید؟ آیا احتمال دیگری وجود دارد که ممکن است نادیده گرفته باشید؟
با تمرین روش هایی که در بالا توضیح داده شد، می توانید مهارت های تفکر استراتژیک خود را با سرعت خود بهبود بخشید. با این حال، گزینه های یادگیری دیگری وجود دارد که می توانید دنبال کنید.
اگر میخواهید به سرعت مهارتهای استراتژی خود را افزایش دهید – برای رفع نیاز مبرمی که سازمانتان با آن مواجه است، خود را برای یک نقش جدید قرار دهید یا در نهایت کسبوکار خود را راهاندازی کنید – آموزش رسمی ممکن است بهترین گزینه شما باشد.
به عنوان مثال، با ثبت نام در دوره آنلاین استراتژی، می توانید کشف کنید که چگونه نوآوری را برای سازمان خود به واقعیت تبدیل کنید.