به عنوان یک مدیر، وظیفه اصلی نقش شما سازماندهی تیم خود حول یک هدف یا هدف تجاری مشترک است. با این حال، مدیریت تیم شما تنها جنبه انجام این ماموریت نیست. شما همچنین مسئول شناسایی فرصت ها و کاهش چالش ها برای کمک به ایجاد مسیری به سوی موفقیت هستید.
علاوه بر مهارتهای رهبری و مدیریت، چندین مهارت اساسی تجاری - از جمله مهارتهای مرتبط با اقتصاد - برای مجموعه ابزار هر مدیری بسیار ارزشمند است. در حالی که ممکن است در نگاه اول اقتصاد به طور عمیقی با مدیریت یک تیم مرتبط نباشد، با بررسی دقیقتر مشخص میشود که مفاهیم و اصول اولیه اقتصادی را میتوان به صورت استراتژیک برای ارتقای کسبوکار شما به سطح بعدی مورد استفاده قرار داد.
با در نظر گرفتن این موضوع، در زیر پنج مهارت اقتصادی آورده شده است که همه مدیران برای به حداکثر رساندن اثربخشی و هدایت شرکت خود به موفقیت نیاز دارند.
برای اینکه یک مدیر موفق باشید، به دانش اساسی در مورد نحوه عملکرد بازارها و توانایی درک نحوه ساختار بازارهایی که در آن فعالیت می کنید و اینکه چگونه تغییرات در آنها بر کسب و کار شما تأثیر می گذارد، نیاز دارید.
با این دانش، میتوانید چشمانداز رقابتی کسبوکارتان را بهتر درک کنید، همراه با نیروهای داخلی و خارجی که بر عملکرد آن تأثیر میگذارند. مفاهیم اقتصادی - مانند عرضه و تقاضا، رقابت و تمایز - با تصمیماتی که شما به عنوان یک مدیر مسئول آن هستید، ارتباط تنگاتنگی دارند.
برای اینکه یک مدیر مؤثر باشید، مهم است که دانش اقتصادی خود را برای ارزیابی تقاضا و کسب مزیت رقابتی در بازار به کار ببرید. برای توسعه این مهارت، به درک محکمی از مفاهیم اساسی تقاضا و نحوه اعمال آنها در کسب و کار خود نیاز دارید.
تکنیک های مختلفی برای ارزیابی تقاضا و تمایل مشتری به پرداخت وجود دارد. رویکردهای مستقیم عبارتند از:
علاوه بر این، چندین روش غیرمستقیم برای ارزیابی تقاضا وجود دارد، از جمله انجام آزمایشها که از دادههای تاریخی برای بررسی تصمیمهای خرید گذشته مصرفکنندگان استفاده میکند.
با استفاده از این تکنیک ها برای ارزیابی تقاضا، می توانید از یافته های خود برای اتخاذ تصمیمات استراتژیک تجاری استفاده کنید. به عنوان مثال، می توانید از درک خود از تقاضای بازار برای تعیین قیمت محصولات یا خدمات شرکت خود استفاده کنید. اتخاذ یک رویکرد مبتنی بر شواهد برای تعیین قیمتها میتواند منجر به تصمیمگیری مؤثرتر شود و به تضمین حداکثر درآمد کمک کند.
به عنوان یک مدیر، باید یک تحلیل اقتصادی از کسب و کار خود و بازاری که در آن فعالیت می کنید انجام دهید. مهارت های تحلیلی عمومی می تواند در این زمینه مفید باشد، با این حال، مهارت های مربوط به روش های تجزیه و تحلیل آماری خاص نیز ضروری است.
به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل مشترک، روشی است که برای ارزیابی اهمیت ویژگی های خاص محصول که برای مشتریان استفاده می شود. انجام این تجزیه و تحلیل به شما این امکان را می دهد که به عنوان یک مدیر تعیین کنید که کدام ویژگی برای مشتریان مهم است – و بنابراین ارزش زمان و پولی را دارد که شرکت شما باید برای توسعه آنها سرمایه گذاری کند.
تجزیه و تحلیل هزینه نسبی روشی است که به مدیران اجازه می دهد تا هزینه های شرکت خود را برای فعالیت در مدل های تجاری خود در مقابل رقبا محک بزنند. چنین تحلیلی میتواند شما را قادر سازد فرصتهایی را برای به حداکثر رساندن درآمد یا کسب مزیت رقابتی کشف کنید.
به عنوان یک مدیر، این مسئولیت شماست که تیم، بخش یا سازمان خود را در مسیر موفقیت قرار دهید. با این حال، این احتمال وجود دارد که ذینفعان دیگری در تصمیم گیری های تجاری مهم دخیل باشند.
مهارتهای ارتباطی نوشتاری و کلامی قوی برای همسو کردن کارکنان و مشتریان، کلیدی و بهبود تصمیمگیری و نتایج نهایی، ضروری است. یادگیری ایجاد تجسم دادههای مؤثر نیز میتواند یک مهارت ارتباطی قدرتمند هنگام ارائه یافتهها به تصمیمگیرندگان باشد. به هر حال، کاری که برای تجزیه و تحلیل بازار و شناسایی فرصت ها انجام می دهید، اگر به درستی به دیگران منتقل نشود، می تواند از بین برود.
در نهایت، شما باید درک خود را از بازاری که در آن رقابت می کنید به کار ببرید و یک استراتژی برای موقعیت پیشنهادی خود برای موفقیت ایجاد کنید. مهارت های تفکر استراتژیک هنگام تصمیم گیری با استفاده از یافته های تحلیل ها و درک شما از مفاهیم اقتصادی ضروری است.
مهارت های تفکر استراتژیک شامل توانایی تفکر انتقادی در مورد یک مشکل پیچیده و برنامه ریزی برای آینده است و شامل مهارت های ارتباطی قوی، مهارت های تحلیلی، حل مسئله، برنامه ریزی و مدیریت است. کارفرمایان برای این ترکیب از مهارت ها ارزش زیادی قائل هستند و به راحتی می توان دلیل آن را فهمید. نزدیک شدن به کار خود با یک ذهنیت استراتژیک می تواند شما را قادر به کشف فرصت ها و بازگشایی قدرت اقتصاد کند.
با توسعه این پنج مهارت، می توانید به طور استراتژیک از قدرت اقتصاد برای شناسایی فرصت ها و افزایش موفقیت شرکت خود استفاده کنید. به خاطر داشته باشید: در حالی که برای به کار بردن علم اقتصاد در نقش مدیریتی به مهارتهایی نیاز است، توسعه دانش شما از اقتصاد میتواند طرز تفکر شما را در مورد چالشهای تجاری تغییر دهد.