سالمترین رویکرد برای خودسازی، رویکردی است که برای شما بهترین کار را دارد - اما چگونه میتوانید بدانید که کدام یک خواهد بود؟ حقیقتاً، هیچ رویکرد یکسانی برای بهبود خود وجود ندارد، بنابراین ممکن است لازم باشد برای یافتن آنچه برای موقعیت شما مفیدتر است، کمی آزمون و خطا انجام دهید. در عین حال، راه های مؤثر خودسازی معمولاً ده ویژگی اساسی دارند که باید در نظر داشته باشید.
هیچ راه حل سریعی در مورد خودسازی وجود ندارد. بر روی رویکردهای خودسازی تمرکز کنید که شامل تغییر تدریجی برای افزایش شانس موفقیت شما می شود. خودسازی تدریجی معمولاً کارها را به مراحل سادهتری نیز تقسیم میکند، درست مانند دوران دبیرستان یا دانشگاه که تکالیف خود را به بخشهای قابل کنترلتری تقسیم میکنید.
به عنوان مثال، برنامه ریزی ساده برای رفتن به ورزشگاه سه بار در هفته برای بهبود سلامت روانی خود ممکن است در ابتدا بسیار بزرگ به نظر برسد. در عوض، یک برنامه تدریجی ممکن است از شما بخواهد لباسی را برای پوشیدن به باشگاه انتخاب کنید، روزها و زمانهایی را که میروید انتخاب کنید و از قبل برای تمرینات خود برنامهریزی کنید تا پس از رسیدن به آنجا احساس خستگی نکنید.
راه دیگری که میتواند تدریجی باشد، این است که به کوچکترین تغییری که میتوانید در جهت مثبت ایجاد کنید، فکر کنید، یا اینکه چگونه در هر زمان فقط یک درصد پیشرفت کنید. به عنوان مثال، اگر می خواهید فردی اجتماعی تر شوید، ممکن است هر ماه خود را به یک فرد جدید معرفی کنید.
یک تغییر حتی بهتر برای اجرا، تغییری است که نیازی به تلاش مداوم از جانب شما نداشته باشد، بلکه به اجرای یکباره نیاز دارد - برای مثال، پیوستن به باشگاهی که هر چهارشنبه برگزار میشود به معنای بیرون رفتن و اجتماعی بودن بدون نیاز به تلاش برای کشف موارد جدید است. برنامه ها و افراد جدید برای ملاقات هر هفته یا ماه.
اگر هدفی در ذهن ندارید شروع به تلاش برای خودسازی فایده ای ندارد. با این حال، مهم است که هدفی را انتخاب کنید که برای شما قانع کننده باشد و همچنین به نظر دست یافتنی باشد.
این اغلب به معنای شروع با یک هدف بزرگ و "رویایی" و کار به عقب از آنجا برای شناسایی اهداف کوچکتر در مسیر رسیدن به آن هدف بزرگ است. داشتن مجموعهای از اهداف باعث میشود در مواقعی که میخواهید ترک کنید انگیزه شما را حفظ میکند.
بهترین برنامه های خودسازی شامل تعهد از جانب شما خواهد بود. راه ایده آل برای تعیین این تعهد این است که آن را یادداشت کنید یا به یکی از نزدیکان خود - یک شریک مسئولیت پذیر - قول شفاهی بدهید.
در زیر نمونه ای از بیانیه مسئولیت پذیری آورده شده است:
"من هر روز صبح با مدیتیشن به مدت پنج دقیقه و تکرار یک جمله تاکیدی مثبت برای خودم بعد از اتمام مدیتیشن، به سلامت روان خود متعهد می شوم. این بخشی از هدف بزرگتری است که من باید ذهن آگاهی بیشتری را در زندگی خود بگنجانم. می خواهم این کار را انجام دهم تا خودم را برای هر روز آماده کنم، به خودم یادآوری کنم که می توانم به آنچه می خواهم برسم و استرس را کاهش دهم."
موانع همیشه زمانی به وجود می آیند که شما برنامه ها و اهدافی را تعیین کرده باشید. ماندن در مسیر مستلزم شناسایی موانعی است که احتمال دارد با آن ها روبرو شوید و برنامه ای برای مقابله با آنها داشته باشید.
به این ترتیب، بهترین رویکردهای خود-بهبودی شامل آگاهی از این موضوع است که همه چیز همیشه یکنواخت پیش نخواهد رفت و باید بتوانید بر اساس آن تنظیم کنید. آنها همچنین از شما می خواهند که استراتژی های مقابله ای را برای مقابله با آن موانع به روشی مشخص فهرست کنید.
فراتر از پاداش بهبود خود، بسیاری از رویکردهای خود-بهبودی نوعی پاداش برای رفتار را شامل می شود.
یک مثال رایج می تواند پاداش کاهش وزن با پاداش غیر غذایی باشد. در زمینه سلامت روان، پاداش برای پایبندی به رژیم خودیاری میتواند شامل هر چیزی باشد که به شما انگیزه میدهد - این به شما بستگی دارد که بفهمید آن چیست.
شاید مهمتر از همه، سالمترین رویکردهای خودسازی مبتنی بر شواهد تحقیقاتی باشد. در حالی که ممکن است پیروی از بعضی رژیم ها که وعده درمان های معجزه آسا را می دهند وسوسه انگیز باشد، رویکردهایی که توسط آزمایشات تحقیقاتی به خوبی کنترل شده پشتیبانی شده اند، احتمالاً بیشترین سود را نشان می دهند.
تکنیک های درمان شناختی رفتاری (CBT) مثال خوبی هستند. شواهد تحقیقاتی قوی وجود دارد که از اثربخشی CBT حمایت می کند، بنابراین می توانید با آگاهی از اینکه نشان داده شده است که کار می کند، از این رویکرد راحت استفاده کنید.
اگر علاقه مند به یادگیری بیشتر در مورد تغییراتی هستید که می توانید بر اساس شواهد تحقیقاتی ایجاد کنید، کتاب 59 ثانیه ریچارد وایزمن تحقیق را با نکاتی در مورد چگونگی تغییر زندگی خود در کمتر از یک دقیقه به عمل تبدیل می کند.
صرف نظر از اینکه یک رویکرد چقدر خوب تحقیق شده است، اگر برای شما مناسب نباشد، آن را مفید نخواهید یافت. هر یک از ما موقعیت منحصر به فردی از نظر شخصیت، فرهنگ و غیره داریم که بر انتخاب رویکردهای خودسازی ما تأثیر می گذارد – و به درستی هم چنین است. چیزی که برای همسایه شما کار می کند لزوما برای شما کار نمی کند.
این اغلب به احساس درونی یا سطح راحتی شما با یک رویکرد خاص منجر می شود. اگر اهل هنر هستید، ممکن است روشهای هنردرمانی مانند رنگآمیزی ماندالا برایتان لذتبخش باشد. اگر بیشتر آدم اعدادی هستید، ممکن است از رویکردهایی لذت ببرید که رفتارها را دنبال کنید یا موفقیت را به شکلی ملموس اندازه بگیرید. شما می توانید این را از طریق آزمون و خطا یا ارزیابی خود پی ببرید و سعی کنید با خودسازی که با ویژگی های شخصی شما همسو است مطابقت دهید.
مگر اینکه با یک درمانگر یا مربی کار کنید، این به شما بستگی دارد که برای بهبود خود برنامه ریزی کنید. اگر ابتدا خودآگاهی نسبت به آنچه اشتباه است و آنچه را که می خواهید تغییر دهید، نداشته باشید، انجام این کار دشوار است.
معمولاً خودآگاهی در سه حوزه فیزیکی، شناختی و عاطفی صورت می گیرد. وقتی بتوانید مناطقی را که در آن با مشکل مواجه هستید را تشخیص دهید و با خود دلسوزی کنید، بهتر می توانید برای تغییر برنامه ریزی کنید. به این ترتیب، سالمترین برنامههای خودسازی شامل مرحلهای است که در آن تحقیق میکنید و خودآگاه میشوید.
به عنوان مثال، اگر در زندگی خود با بی نظمی دست و پنجه نرم می کنید، قبل از شروع برنامه ای برای بهبود خود، ممکن است بخواهید افکاری را که دارید (مثلاً من فردی نامرتب هستم)، احساسی که در شما ایجاد می کند (مثلاً من) شناسایی کنید. هرگز سازماندهی نمیشود)، و این که چگونه از نظر فیزیکی برای شما مفید است (مثلاً، من همیشه احساس خستگی میکنم، انرژی لازم برای شروع کار را ندارم).
دلسوز بودن نسبت به خود شما را قادر می سازد تا برای رفع مشکلاتی که بین شما و اهدافتان قرار دارد برنامه ریزی کنید.
سالمترین رویکردهای خودسازی به شما گامهای مشخص یا برنامهای برای دستیابی به اهدافتان میدهد. شناسایی اهداف کافی نیست – بدون برنامه عملی برای رسیدن به آن اهداف، شما در حال لکنت خواهید بود.
مربیان زندگی یا مربیان سلامتی به ویژه برای کمک به شما در ایجاد یک برنامه اقدام برای بهبود خود مناسب هستند. این میتواند شامل ایجاد یک برنامه کلی باشد که استراتژیهای مختلفی مانند تمرکز حواس، ورزش و بازسازی شناختی (تجدید نظر در افکارتان برای بهبود سلامت روانتان) را در بر بگیرد.
رویکرد بهبود خود که شما را خوش بین می کند، اغلب سالم ترین راه است. به طور معمول، رویکردهایی که نوعی از خودگفتاری مثبت، ذهن آگاهی و خودآگاهی را در بر می گیرند، رویکردهای مبتنی بر شاخهای از روانشناسی به نام روانشناسی مثبتگرا بر این جنبه از خودسازی تمرکز دارند. اگر می خواهید روی خوش بینی تمرکز کنید، یک رویکرد خود-بهبودی را از این حوزه انتخاب کنید.
علاوه بر ده ویژگی فوق از یک رویکرد خود-بهبودی سالم، برنامهای که شما ایجاد میکنید باید همیشه اجازه تنظیم مجدد در طول مسیر را بدهد. با تأمل در موفقیتها و اشتباهات گذشته، میتوانید ارزیابی کنید که چه چیزی خوب بوده و چه چیزی اشتباه بوده است، چگونه میتوانید کارها را به گونهای متفاوت در آینده انجام دهید، و مسیری که هنوز جایی برای رشد دارید.
در نهایت، به یاد داشته باشید که هر حرکتی در جهت مثبت پیشرفت است، مهم نیست که چقدر کوچک و چقدر طول بکشد. بهتر است از برنامه ای برای خودسازی پیروی کنید که ویژگی های فوق را داشته باشد و کمی زمان بیشتری را صرف کند تا اینکه برای درمان سریع تلاش کنید. زمان و تلاشی که سرمایه گذاری می کنید در نهایت پاداش خواهد داشت.