مواقعی وجود دارد که ترجیح می دهید مدتی تنها باشید و خود را از هیاهوی دنیا جدا کنید. می‌دانید که تنها و منزوی بودن آسان نیست. در این مقاله لیستی از بهترین فیلم های سینمایی با موضوع تنهایی و انزوا ارائه شده است که می توانید برای تحلیل و تجربه موقعیت تنهایی، آنها را تماشا کنید.
آیا شده تا به حال به خارج از کشور سفر کرده باشید و احساس کنید که در ترجمه جملاتتان مشکل دارید؟ موضوع این فیلم درباره این احساسات مربوط به این موقعیت است.
گمشده در ترجمه محصول سال 2003 با بازی بیل موری و اسکارلت جوهانسون است. داستان درباره یک ستاره میانسال سینمای آمریکایی به نام باب هریس (موری) است که برای فیلمبرداری تبلیغاتی ویسکی به توکیو می رود.
او در حالی که در یک هتل مجلل اقامت می کند، با یک هموطن آمریکایی به نام شارلوت (جوهانسون) آشنا می شود. شارلوت یک جوان فارغ التحصیل است که با شوهر عکاسش در توکیو اقامت دارد. درست مانند باب، او در مورد موقعیت هایی که در زندگی اش اتفاق افتاده اند کمی احساس «گم شدن» می کند و احساس می کند که باید استراحت کند و آرام شود. آنچه که این فیلم را برای کسانی که تنهایی و انزوا را تجربه می کنند مناسب می کند، بازی این دو ستاره است. هریس و شارلوت هر دو احساس می‌کنند در دام افتاده‌اند و این باعث می‌شود که آنها به هم نزدیک شوند. رفتن به یک کشور خارجی که در آن هیچ کس به اینکه شما چه کسی هستید یا چه کار می کنید اهمیت نمی دهد، باعث می شود که بپرسید: "آیا من آنطور که می خواهم زندگی کرده ام؟"
او نام فیلمی است که زندگی شخصی را به تصویر می کشد که بیشتر اوقات خود را تنها گذرانده است. واکین فینیکس در نقش تئودور تومبلی و اسکارلت جوهانسون در نقش سامانتا سیستم هوش مصنوعی بازی می‌کنند و توسط اسپایک جونز نویسندگی، کارگردانی و تهیه‌کننده است.
داستان فیلم در لس آنجلس می گذرد، جایی که تومبلی به عنوان مردی تنها و افسرده زندگی می کند که به عنوان یک نویسنده حرفه ای برای افرادی که قادر به نوشتن نامه های خود نیستند کار می کند. او به دلیل تنهایی، سیستم عاملی را خریداری می کند که دارای یک دستیار مجازی با هوش مصنوعی است. نام او را سامانتا گذاشت.
سپس تئودور احساس وابستگی و شیفتگی به سامانتا را در خود ایجاد می کند. مجذوب این که هوش مصنوعی چقدر می تواند بیاموزد می شود و احساسات او پس از یک برخورد جنسی کلامی با او تشدید می شود. شیفتگی به عشق تبدیل می شود، زیرا سامانتا شبیه یک فرد واقعی به نظر می رسد که قادر به ایجاد احساسات است. با این حال، تئودور در نهایت متوجه می شود که سامانتا هرگز نمی تواند احساسات واقعی را تجربه کند.
یک فیلم دیگر از اسپایک جونز است که به شما کمک می کند تنهایی و انزوا را درک کنید. Where the Wild Things Are یک فیلم فانتزی-ماجراجویی محصول 2009 با بازی مکس رکوردز، پل دانو و کاترین اوهارا است. داستان بر اساس کتابی با همین عنوان برای کودکان در سال ۱۹۶۳ نوشته موریس سنداک است.
داستان حول محور پسر جوانی به نام مکس می‌چرخد که تخیل روشن و فعالی دارد، اما کمی دردسرساز نیز هست. یک روز، دوستان خواهرش کار احمقانه‌ای انجام می‌دهند و مکس شروع به بحث می‌کند. با درک اینکه مادرش اهمیتی نمی دهد، با پوشیدن لباس گرگ فرار می کند. او در نهایت وارد دنیایی در تصوراتش می شود که همه چیزهای وحشی در آن هستند.
آبی یکی از سه گانه فیلم سه رنگ (آبی، سفید و قرمز) است. این فیلم توسط کریستوف کیشلوفسکی، کارگردان و فیلمنامه‌نویس مشهور لهستانی نوشته و کارگردانی شده است که از دیگر آثار معروف او می‌توان به دکالوگ و زندگی دوگانه ورونیک اشاره کرد. در این فیلم ژولیت بینوش در نقش جولی بازی می کند، زنی که پس از از دست دادن همسر و فرزندش در یک تصادف رانندگی، خود را از دنیا جدا می کند.
داستان حول محور "آزادی" می چرخد، همانطور که از آرمان های انقلاب فرانسه آزادی، برابری و برادری الهام گرفته شده است. فیلم با جولی شروع می شود که می خواهد خود را از زندگی قدیمی و تعهدات شخصی خود رها کند. او می خواهد خود را از تمام دردهای ناشی از تصادف بی حس کند و از دنیا کناره گیری کند تا در تنهایی زندگی کند.
سولاریس یک درام با مضمون علمی در سال 2002 درباره سیاره ای تخیلی به نام سولاریس است. این فیلم، بازسازی فیلمی با همین عنوان محصول 1972 است و داستان بر اساس رمانی به همین نام نوشته استانیسلاو لم است. مانند بیشتر درام های علمی تخیلی، فیلم در دنیای آینده می گذرد که در آن روانشناسی، فیزیولوژی و سایر عناصر با هم برخورد می کنند. جورج کلونی در این فیلم نقش دکتر کریس کلوین را بازی می کند. او به یک ایستگاه فضایی فرستاده می شود که به دور یک سیاره مرموز و جدید به نام سولاریس می چرخد. دکتر کلوین وجود یک قدرت غیرقابل درک را کشف می کند که می تواند وارد رویاها و کابوس های بشر شود و روی آنها تأثیر بگذارد. در حین کار، او پدیده های عجیبی را تجربه می کند که باعث می شود همسر مرده خود، ریا را ببیند و به یاد بیاورد.
برای کسانی که به فیلم‌های قدیمی و سیاه و سفید علاقه دارند، این فیلم یک انتخاب عالی است. توت فرنگی های وحشی فیلمی محصول سال ۱۹۵۷ با بازی ویکتور شوستروم، بی بی اندرسون، اینگرید تولین و گونار بیورنستراند است. توت فرنگی های وحشی یک فیلم سوئدی است که در سوئد اتفاق می افتد، جایی که توت فرنگی های وحشی هستند. دکتر ایسک بورگ 78 ساله، بیوه ای است که در استقلال و انزوا زندگی می کند. او به دو دلیل تنها زندگی می کند: اول اینکه خودش می خواهد و دوم اینکه مردم علاقه خاصی به رفتار سرد او ندارند. او که یک پزشک است، برای دریافت مدرک افتخاری به زادگاهش، استکهلم، دعوت شده است. او تصمیم می گیرد به جای سوار شدن به هواپیما با عروسش که او نیز در راه خانه است به یک سفر جاده ای برود.
اگر تا به حال به این فکر کرده اید که چه حسی دارد که در یک سانحه هوایی زنده بمانید و در یک جزیره خالی از سکنه فرود بیایید، پس با دیدن این فیلم لذت خواهید برد.
Cast Away یک فیلم درام با بازی تام هنکس، هلن هانت و نیک سیرسی است. این فیلم به همان اندازه که از نظر اجرا عالی است، داستانی درخشان نیز دارد. داستان یک عیب یاب فدرال اکسپرس را روایت می کند که پس از یک سانحه هوایی مرگبار در جزیره ای متروک در جنوب اقیانوس آرام گیر می افتد. داستان حول شرایطی است که او در تلاش برای زنده ماندن و یافتن راه بازگشت به خانه با آن روبرو می شود.
منبع: https://www.happierhuman.com/movies-loneliness/
Tavana 
ReZero