اثر Walmart اصطلاحی است که برای اشاره به تأثیر اقتصادی که کسبوکارهای محلی احساس میکنند زمانی که یک شرکت بزرگ مانند Walmart (WMT) مکانی را در منطقه باز میکند، استفاده میشود. اثر Walmart معمولاً با اجبار شرکتهای خردهفروشی کوچکتر از تجارت و کاهش دستمزد کارکنان رقبا خود را نشان میدهد. بسیاری از مشاغل محلی به این دلایل با معرفی فروشگاه های Walmart به قلمرو خود مخالف هستند.
اثر Walmart اثری است که Walmart بر جوامعی که در آن مکانها را میسازد، میگذارد. وجود یک فروشگاه Walmart می تواند به تجارت شرکت های کوچکتر آسیب برساند و دستمزد کارگران محلی را کاهش دهد.بیشتر اثر Walmart را میتوان به قدرت خرید بسیار زیاد Walmart نسبت داد. اثر Walmart میتواند بر تامینکنندگانی نیز تأثیر بگذارد که باید هزینههای تولید خود را کاهش دهند تا بتوانند بفروشند. اگرچه این اصطلاح در دهه 90 مورد استفاده قرار گرفت، "اثر Walmart" با انتشار کتاب چارلز فیشمن با همین نام در همه جا رایج شد.
اثر Walmart نیز مزایای مثبت خود را دارد. می تواند تورم را مهار کند و به حفظ بهره وری کارکنان در سطح مطلوب کمک کند. فروشگاه های زنجیره ای همچنین می تواند میلیاردها دلار برای مصرف کنندگان صرفه جویی کند اما ممکن است دستمزدها و رقابت را در یک منطقه کاهش دهد.
نشان داده شده است که اثر Walmart نه تنها بر شرکت ها و تامین کنندگان رقیب بلکه بر مصرف کنندگان نیز تاثیر می گذارد.
اصرار والمارت بر تهیه محصولات با قیمت های پایین تر از تامین کنندگان به این معنی است که تامین کنندگان باید راه هایی را بیابند تا محصولات خود را با پول کمتری تولید کنند، در غیر این صورت اگر بخواهند از طریق والمارت بفروشند، ممکن است مجبور به ضرر و زیان شوند.
قرار گرفتن در معرض فروش کالا از طریق Walmart ممکن است آگاهی مصرف کنندگان را از یک محصول افزایش دهد. با این حال، هزینه تحویل آن محصول به بازار ممکن است بر عهده تامین کننده باشد. این می تواند آنها را وادار کند که به دنبال جایگزین های ارزان تر برای تولید محصول خود باشند، که می تواند منجر به استفاده از عملیات خارج از کشور یا مواد ارزان تر در تولید کالاهایشان شود.
اثر Walmart توسط مقیاس و دامنه قدرت خرید Walmart هدایت می شود. این شرکت بیش از 4700 فروشگاه در ایالات متحده دارد، از جمله تقریباً 600 فروشگاه Sam's Club.1 این شرکت بزرگترین کارفرما در ایالات متحده است که به عنوان خردهفروشی با این اندازه، میتواند قیمتی را که به عمدهفروشان میپردازد، به میزانی عرضه کند که بسیاری از شرکتهای دیگر نمیتوانند.
در نتیجه، والمارت این ظرفیت را دارد که کالاهای خود را در مقایسه با سایر مشاغل در بازارهایی که در آن فعالیت میکند، با قیمتهای پایینتری به فروش برساند. این می تواند تأثیری داشته باشد که فراتر از بازار خرده فروشی و تولید و تولید است. علاوه بر قدرت خرید، والمارت از لحاظ تاریخی غرامت خود را به کارمندان به گونهای کنترل میکند که ممکن است شرکتهای رقیب برای کاهش حقوق یا کاهش مزایا به کارگران خود تحت فشار باشند.
هنگامی که یک مکان Walmart باز می شود، قیمت های پایین تر، تمرکز و انتخاب کالا در فروشگاه های آن باعث می شود مصرف کنندگان از خرده فروشان محلی دور شوند. با ترافیک کمتر و کاهش فروش، خرده فروشان محلی شاهد کاهش سود خود هستند و آنها را مجبور به تصمیم گیری برای کاهش هزینه ها می کند. با این حال، چنین استراتژیهایی ممکن است برای باز نگه داشتن چنین کسبوکاری کافی نباشد، زیرا Walmart همچنان به فعالیت سودآور خود ادامه میدهد در حالی که ضرر و زیان خردهفروشان محلی افزایش مییابد. با گذشت زمان، والمارت ممکن است تصمیم بگیرد که فروشگاه خود را به مکان دیگری منتقل کند، اما تأثیر ورود اولیه آن ممکن است پس از آن ادامه یابد.
اصطلاح Walmart Effect برای اولین بار در دهه 1990 استفاده شد، اما چارلز فیشمن کتابی با عنوان "اثر وال مارت" در سال 2006 نوشت که چگونگی تأثیرگذاری اقتصادها توسط Walmart را توضیح می دهد. چگونه Walmart می تواند به طور مثبت و منفی بر مصرف کنندگان تأثیر بگذارد.