اقتصاد بازار (ME) به شکلی از سیستم اقتصادی اشاره دارد که در آن کسبوکارها و مصرفکنندگان اقتصاد را با حداقل مداخله دولت هدایت میکنند. به عبارت دیگر، قوانین عرضه و تقاضا تعیین کننده قیمت و مقدار کالاهای تولید شده در یک اقتصاد هستند. کارآفرینی را تشویق می کند و منجر به راندمان تولید بیشتر و رضایت مصرف کننده می شود.
اقتصادهای بازار، اقتصادهای آزاد یا بازارهای آزاد هستند که در آن میزان مداخله دولت از حداقل تا متوسط متفاوت است. اقتصادهای سرمایه داری مانند ایالات متحده به آن نزدیک می شوند. مبتنی بر این ایده است که انگیزه سود کسبوکارهای خصوصی در تجارت، رقابت و نوآوری را در بین شرکتها ترویج میکند و آزادی انتخاب بیشتری را به مصرفکنندگان ارائه میدهد. در نتیجه کارایی اقتصادی بهبود می یابد و به نفع کل اقتصاد است.
اقتصاد بازار یک سیستم بازار است که در آن کسب و کارها به طور مستقل کالاها و خدمات را بر اساس تقاضای خود در بازار تولید می کنند. در این نوع اقتصاد کلیه ابزارهای تولید تحت کنترل و مالکیت اشخاص یا اشخاص خصوصی است. آنها در سرمایه گذاری، تولید یا تجارت بر اساس میل خود و بدون هیچ گونه دخالت دولت آزادند. بیایید ببینیم چگونه کار می کند.
هنگامی که مصرف کنندگان کالاها و خدمات را خریداری می کنند، ترجیحات آنها را به اقتصاد می گوید. بنابراین، کسب و کارها سعی می کنند تا با کمترین هزینه ممکن، تعداد بیشتری از این گونه کالاها را برای پاسخگویی به تقاضا تولید کنند. از آنجایی که انگیزه سود در درجه اول آنها را هدایت می کند، آنها سعی می کنند بالاترین قیمت ممکن را دریافت کنند. با این حال، رقابت بین فروشندگان قیمت ها را پایین نگه می دارد.
در نتیجه، تعامل تقاضا و عرضه، قیمت تعادلی را برای کالاها یا خدمات ایجاد می کند. همانطور که مشخص است، مصرف کنندگان و کسب و کارها در مورد قیمت و مقدار کالاها و خدمات تولید شده در چنین اقتصادی تصمیم می گیرند.
بنابراین، نیروهای بازار عرضه و تقاضا، به جای دولت، بیشتر فعالیت ها را در یک اقتصاد بازار هدایت می کنند. دامنه مداخله دولت در اقتصاد بازار متفاوت است. اقتصاد بازار 100 درصد هیچ دخالتی از سوی دولت نخواهد داشت. با این حال، این فقط در تئوری امکان پذیر است. در زندگی واقعی، نقش دولت در چنین اقتصادی به موارد زیر محدود می شود:
علاوه بر این، اقتصاد بازار بر این فرض استوار است که هر چه تجارت آزادانه و منصفانه توسط افراد و مشاغل با انگیزه سود انجام شود، سود بیشتری برای اقتصاد کشور دارد.
همانطور که گفته شد، قیمت کالاها یا خدمات به طور مستقیم به تقاضا و عرضه بستگی دارد. بنابراین، هر چه کالا یا خدمات کمیاب تر باشد، تقاضا و قیمت آن بیشتر می شود. بنابراین، تقاضا و عرضه دست نامرئی مسئول پایداری تجارت در ME را تشکیل می دهند.
مفهوم دست نامرئی در اقتصاد زاییده فکر آدام اسمیت بود که فرض میکرد علاقه خودخواهانه مشاغل و افراد منجر به بهبود و تداوم اقتصاد میشود. همچنین، بدون دست نامرئی، تجارت به صورت زیر سقوط می کند:
از این رو، دست نامرئی ستون فقرات اقتصاد مبتنی بر بازار را تشکیل می دهد.
در اقتصادهای بازار، شش نوع بازار عمده وجود دارد. آنها به شرح زیر است:
شماره 1 - رقابت کامل
رقابت کامل یک ایده آل است که در آن:
شماره 2 - انحصار
این یک سیستم بازار است که در آن هیچ رقابتی بین فروشندگان وجود ندارد و تنها یک فروشنده محصول را به مردم می فروشد.
شماره 3 - رقابت انحصاری
در این مورد، شرکت های متعددی در یک بخش خاص، محصولات مشابهی را می فروشند که یکسان نیستند. در نتیجه این شرکت ها نمی توانند قیمت محصولات را برای سود خود کنترل کنند.
شماره 4 - انحصارطلبی
سیستم بازار دارای چند فروشنده چند محصول منحصر به فرد است و برای کنترل قدرت بازار به صورت هماهنگ با یکدیگر همکاری می کنند. در نتیجه، شرکتها میتوانند مجموعاً قیمت را به سمت سود افزایش دهند.
شماره 5 - الیگوسونی
یک سیستم بازار متشکل از چند خریدار قدرتمند و فروشندگان متعدد است. معمولاً در بازارهای ورودی دیده می شود.
شماره 6 - مونوپسونی
بازاری است که تنها یک خریدار و چند فروشنده دارد. خریدار بازار را کنترل می کند و محصولات را با قیمت پایین به دست می آورد.
برخی از ویژگی های منحصر به فرد اقتصاد بازار به شرح زیر است: