4 بخش در مجموع شایستگی عاطفی را برای مدیران ایجاد می کند. آن قسمت ها و آنچه پوشش می دهند عبارتند از
یکی از مهمترین جنبه های یک مدیر برای توسعه شایستگی عاطفی، توانایی مدیریت هیجانات است. این می تواند احساسات خود مدیر یا احساسات شخص دیگری باشد. وقتی همه چیز در دفتر متشنج می شود، یک مدیر باید بتواند سطح خود را حفظ کند و وضعیت را حل کند. این می تواند زمانی که احساسات بالا می رود دشوار باشد، اما برای موفقیت تیم و رشد اقتصادی ضروری است.
مدیرانی که می توانند احساسات خود را مدیریت کنند در این کار مهارت دارند:
برای توسعه شایستگی عاطفی، یک مدیر باید در مدیریت تنش های تیمی خوب باشد زیرا روحیه تیمی عالی را حفظ می کند. مدیر باید حداقل یک ساعت از برنامه خود را برای کار با هر یک از اعضا و کنترل تنش های آنها اختصاص دهد. رهبري كه در كنترل تنشها مهارت دارد، ميتواند با تعارضاتي كه در محل كار به وجود ميآيند نيز كنترل كند.
برای مدیریت بهتر تنش های تیمی، باید:
مدیران برای اینکه از نظر عاطفی و اقتصادی توانمند شوند، باید همدلی را در خود داشته باشند. آنها باید همیشه آگاه باشند که با انسان ها کار می کنند. بنابراین، بهجای مدیریت کسبوکار به تنهایی همیشه به دیگران توجه کنند که ممکن است مشکلات یا مسائلی را در طول سفر کاری و زندگی داشته باشند. مدیران همدل می توانند احساسات افراد را درک کنند و می توانند احساسات خود را مدیریت کنند.
داشتن همدلی به عنوان یک مدیر شامل:
توانایی مدیریت تعارض ها بخش مهم دیگری از شایستگی عاطفی به عنوان یک مدیر است. تعارضات در هر سازمانی به وجود می آیند و حتماً رخ می دهند. با این حال، به عنوان یک مدیر، باید بتوانید تعارضات را به طور موثر حل کنید. حل و فصل اختلافات با آرامش و عادلانه، اعضای تیم را قادر می سازد تا با هم کار سازنده ای داشته باشند. علاوه بر این، حل و فصل تعارضات از تبدیل شدن سوء تفاهم ها به مشکلات بزرگتر جلوگیری می کند.
مدیرانی که می دانند چگونه تعارضات را مدیریت کنند می توانند به طور موثر:
نتایج فوق نه تنها به مدیران اجازه می دهد تا به طور موثر فشار را مدیریت کنند، بلکه به آنها اجازه می دهد تا اعضای تیم خود را با توانمندسازی رهبری کنند.
پنج مرحله وجود دارد که مدیران می توانند برای توسعه شایستگی های عاطفی خود انجام دهند که عبارتند از:
مرحله 1: تشخیص دهید که چه زمانی احساسات بوجود می آیند
به عنوان مدیر، باید تشخیص دهید که چه زمانی احساسات به وجود می آیند و باید کاملاً از تأثیر آنها بر خود آگاه باشید. وقتی نوبت به مدیریت احساسات میرسد، مدیران باید به نحوه واکنشهای عاطفی و رفتاری خود توجه داشته باشند. تا حد امکان سعی کنید تحت فشار خونسردی خود را حفظ کنید تا بتوانید واضح تر فکر کنید.
مرحله 2: احساسات و واکنش های خود را زیر نظر بگیرید
مهم است که از احساسات مختلفی که در درون شما می چرخند و اینکه آیا آنها باعث ایجاد رفتار ناخواسته در خود یا دیگران می شوند آگاه باشید. اگر چیزی غیرقابل کنترل یا طاقت فرسا به نظر می رسد، با یک فرد قابل اعتماد در مورد آن صحبت کنید.
مرحله 3: تعیین حد و مرز
نیازی به بیان همه احساسات نیست - گاهی اوقات میتوان در عوض نگه داشتن آنها مفید باشد. در صورت نیاز، دستورالعملهای روشنی برای نحوه رفتار با شما و رفتارهای مجاز ایجاد کنید. داشتن شفافیت بیش از حد از نظر احساسات می تواند بر روابط شما با مردم تأثیر بگذارد، صرف نظر از اینکه مدیر هستید یا نه.
مرحله 4: بر اساس احساسات خود اقدام کنید
مهم این است که به گونه ای رفتار کنید که برای خود واقعی احساس کنید - بدون توجه به شرایطی که اتفاق می افتد. اگر چیزی درست است، آن را دنبال کنید. اگر نه، یک قدم به عقب بردارید و در مورد آنچه که ممکن است بهتر عمل کند تجدید نظر کنید.
مرحله 5: بپذیرید که همیشه نمی توانید احساسات خود را کنترل کنید
یکی از بهترین راه هایی که می توانید هوش هیجانی خود را افزایش دهید این است که بپذیرید ممکن است مواردی را بدون قصد انجام دهید یا بگویید و سپس برای آن عذرخواهی کنید. یک نفس عمیق بکشید، درک کنید که چرا این اقدامات رخ داده اند، در مورد آنچه اتفاق افتاده است روشن باشید، و برای جلوگیری از تکرار در آینده تلاش کنید.
شایستگی عاطفی برای مدیران ضروری است. این به آنها در زندگی حرفه ای کمک می کند و همچنین باعث بهتر شدن محیط کار می شود. اگر می خواهید مدیر شوید، باید هوش هیجانی بالایی داشته باشید. شما باید بتوانید احساسات خود را کنترل کنید و بدانید که چگونه با احساسات دیگران کار کنید.