به عنوان یک مدیر، هر تصمیمی که می گیرید پیامدهای مالی برای سازمان شما دارد.
امور مالی زبان رایج تجارت است. با توسعه مهارتهای مالی اولیه، میتوانید درک کنید که اقدامات شما چگونه بر امور مالی سازمانتان تأثیر میگذارد، اما همچنین هنگام بررسی تصمیمهای مالی در سطح شرکت، از خود و تیمتان دفاع کنید.
در اینجا شش مهارت اساسی مالی وجود دارد که مدیران برای پیشرفت شغلی و موثرتر شدن در نقش خود نیاز دارند.
قبل از پرداختن به جزئیات، مهم است که بدانید چه چیزی امور مالی را از حسابداری متمایز می کند.
پروفسور میهیر دسایی، پروفسور مدرسه بازرگانی هاروارد، در دوره آنلاین Leading with Finance می گوید: « در واقع، امور مالی معتقد است که تمام ارزش ها از آینده می آید. امور مالی تمام جریانهای نقدی آینده را در نظر میگیرد تا بفهمد ارزشهای امروزی چیست. امور مالی ذاتاً آینده نگر است و دوست ندارد به گذشته نگاه کند.»
اتخاذ این طرز فکر می تواند به شما به عنوان یک مدیر کمک کند تا مجموعه مهارت های تیم خود و ارائه محصول شرکت خود را به عنوان دارایی های بالقوه تصور کنید. در حالی که هم امور مالی و هم حسابداری برای اداره یک کسب و کار مهم هستند، ذهنیت مالی آینده نگر می تواند به خوبی به شما کمک کند و تیم خود را رهبری کنید.
حتی به عنوان یک مدیر غیر مالی، توانایی مشارکت در بحث های مالی و خواندن صورت های مالی سازمان مهارت های مهمی است. اما، برای انجام این کار، ابتدا باید با برخی اصطلاحات رایج مالی آشنا شوید. چند نکته که شما را راه میاندازد:
دارایی ها: دارایی ها اقلامی هستند که متعلق به سازمان شما هستند که مزایای آینده را به همراه خواهند داشت. آنهایی که میتوانید انتظار داشته باشید در طول سال سودمند شوند، داراییهای جاری نامیده میشوند و آنهایی که ملموس هستند و درآمد طولانیمدت ایجاد میکنند، داراییهای ثابت نامیده میشوند.
بدهی ها: بدهی ها هزینه هایی هستند که سازمان شما به طرف های دیگر بدهکار است. بدهی های جاری باید در طول سال پرداخت شود، در حالی که بدهی های بلندمدت اینگونه نیست.
درآمد: درآمد مقدار پولی است که یک سازمان از طریق فروش کالا یا خدمات به دست می آورد.
هزینه ها: هزینه ها مبالغی هستند که یک سازمان برای تولید و ارائه کالا و خدمات صرف می کند.
حقوق صاحبان سهام: طبق مؤسسه مالی شرکتی، حقوق صاحبان سهام به بخشی از داراییهایی اطلاق میشود که یک سازمان میتواند بهعنوان متعلق به خود ادعا کند. هنگامی که به طور خاص از اصطلاح «صاحب صاحبان سهام» بر «ارزش خالص» استفاده میکنیم، این عدد سرمایهگذاریهای شخصی افراد در شرکت را نیز در نظر میگیرد.
IFRS: استانداردهای بین المللی گزارشگری مالی مجموعه ای از دستورالعمل های مالی است که توسط اکثر کشورهای خارج از ایالات متحده دنبال می شود. مطمئن شوید که سازمان شما از کدام مجموعه دستورالعملها استفاده میکند. تفاوت ها در جنبه های خاصی از صورت های مالی، از جمله فرمت ترازنامه ظاهر می شود.
درک داراییها، بدهیها، درآمد و هزینههای شرکت شما میتواند به شما دید واضحی از اینکه چگونه اهداف تیم شما بر اعداد خاص در هر صورت مالی تأثیر میگذارد و بر سلامت مالی کلی شرکت شما تأثیر میگذارد.
علاوه بر این، دو نوع صورت های مالی وجود دارد که باید با آنها آشنا شوید تا به درک اساسی از امور مالی شرکت خود برسید: ترازنامه و صورت سود.
ترازنامه سندی است که دارایی ها، بدهی ها و حقوق صاحبان سازمان شما را نشان می دهد.
در ساده ترین شکل آن، بر اساس معادله حسابداری است: دارایی ها = بدهی ها + حقوق صاحبان سهام
صورت درآمد - که گاهی اوقات صورت سود و زیان یا P&L نامیده می شود - سندی است که درآمد و هزینه های کسب و کار شما را در یک دوره زمانی مشخص نشان می دهد.
مبلغی که شرکت شما برای ارائه کالاها و خدمات هزینه کرده است و مبلغی که با فروش آن کالاها و خدمات به دست آورده است، در این سند ثبت می شود که می توان از آن برای مشاهده سودآوری سازمان شما در یک دوره زمانی خاص استفاده کرد.
توانایی تشخیص میزان سودآوری سازمان در طول زمان به شما امکان می دهد در گفتگوهای بین بخشی مشارکت کنید و به تصمیم گیری خود برای تیم خود کمک کنید.
جان وانگ، معاون ارشد برنامه ریزی و تحلیل مالی HBS Online در پست قبلی وبلاگ می گوید: «بودجه یک ورزش تیمی است. درست مانند بازیکنان یک تیم فوتبال، هر یک از اعضای تیم در یک سازمان نقش خاصی را ایفا می کند.
مهمترین مهارت بودجهبندی برای شما بهعنوان یک مدیر، درک چگونگی تبدیل بودجه شرکت به اهداف و انتقال مؤثر نقش تیم در رسیدن به این اهداف به گزارشهای مستقیم است.
یک مکان خوب برای شروع این است که به بودجه سازمان خود نگاه کنید و متوجه شوید که چگونه اعداد به اهداف شرکت می رسند. به عنوان مثال، اگر جدیدترین ابتکار شرکت شما این است که محصول شما را به سمت یک عمودی جدید سوق دهد، بودجه آن هزینه تخصیص یافته را منعکس می کند. اگر تمرکز جدیدی بر رسانههای اجتماعی بهعنوان محرک سرنخهای واجد شرایط باشد، برگه بودجه هزینههای اضافی مورد استفاده برای پستهای اجتماعی پولی را منعکس میکند.
هنگامی که منطق تخصیص بودجه مشخص شد و متوجه شدید که چگونه آنها اهداف شرکت را دنبال میکنند، میتوانید به همان روش بخش یا بخش بودجه خود را تقسیم کنید. هنگامی که این موضوع به طور مؤثری ابلاغ شد، تیم شما ممکن است انگیزه تازه ای پیدا کند که بداند کدام یک از مسئولیت های روزانه آنها باید با توجه به اهداف تیم اولویت داشته باشد.
هنگامی که با نحوه خواندن صورت های مالی و بودجه سازمان خود آشنا شدید، ممکن است متوجه شوید که اعداد واقعی همیشه با اعداد بودجه بندی شده مطابقت ندارند. گاهی اوقات ترازنامه شما متعادل نمی شود و صورت سود و زیان ممکن است منعکس کننده نتایجی باشد که با روند سودآوری شرکت سازگار نیست. ناهماهنگی هایی از این دست همه را می توان به عنوان واریانس توصیف کرد.
این یک چیز است که بتوان واریانس را در صورت های مالی تشخیص داد، اما مهارت کلیدی در اینجا یادگیری چگونگی تجزیه و تحلیل علت آن واریانس است. دلیل می تواند ساده باشد. به عنوان مثال، ترازنامه شما به دلیل یک خطای محاسباتی متعادل نیست. یا، می تواند بسیار پیچیده تر باشد. ممکن است هزینههای بودجهبندیشدهتان با هزینههای واقعیتان مطابقت نداشته باشد، بهدلیل یک سری ارتباطات نادرست درباره هزینههای انجام یک تلاش خاص.
دستیابی به ریشه مسائل واریانس می تواند به شما اجازه دهد تا مشکلاتی را در تیم و سازمان خود حل کنید که اگر مورد توجه قرار نگیرد، عواقب گسترده و اغلب گرانی خواهد داشت.
اکنون که تحقیقاتی در مورد مهارت های مالی اساسی برای مدیران انجام داده اید، زمان آن رسیده است که برای ایجاد این مهارت ها جهش کنید. خواندن مقالات، صحبت با یک همکار باتجربه یا شرکت در یک دوره آنلاین، همه گزینههایی هستند که میتوانند به شما کمک کنند تا خود را به یک مدیر مجرب تبدیل کنید که تصویر بزرگتر را درک میکند، از خود و تیم شما دفاع میکند و با ذهنیت آیندهنگر رهبری میکند.