فرض کنید که وظیفه اتخاذ یک تصمیم استراتژیک کلیدی را بر عهده گرفته اید که مسیر آینده سازمان شما را مشخص می کند. این یک فرصت بزرگ برای تأثیرگذاری بر استراتژی سازمان شما است، و با چنین تصمیم مهمی در خط، چندین سهامدار کلیدی را در یک جلسه برای بحث در مورد گزینه ها جمع آوری کرده اید.
اما چگونه مطمئن می شوید که تصمیم درستی می گیرید و از دام های رایج اجتناب می کنید؟ متأسفانه، هیچ چیز تضمین نمی کند که همیشه تصمیم درستی بگیرید. تصمیم گیری صحیح کلید یک سازمان موفق است اما مدیریت آن دشوار است. گاهی اوقات، با وجود عوامل مختلف، شما به سادگی کنترلی بر نتیجه ندارید.
اما شما بر روند کنترل دارید. با مدیریت آگاهانه فرآیند تصمیمگیری، میتوانید از تعصبات و تأثیرات بیرویه اجتناب کنید و خود را برای بیشترین شانس موفقیت آماده کنید.
در تصمیم گیری اجماع، گروه در مورد چیستی مشکل توافق می کنند و آزادانه ایده ها و نظرات خود را در مورد راه حل های بالقوه تبادل می کنند. پس از ارائه همه استدلال ها، گروه مجموعه ای از توصیه ها را انتخاب می کند که برای همه اعضا قابل قبول است.
اجماع رایج ترین شکل تصمیم گیری است. با این حال، میتواند شامل مشکلات جدی مانند تفکر گروهی باشد که در آن تمایل به توافق مهمتر از مطرح کردن نگرانیهای بالقوه میشود. به عنوان یک مدیر، مراقب باشید که از تعارض سازنده در جلسه استقبال شود و افراد تشویق شوند تا استدلال های خود را آزادانه بیان کنند.
مزایا: اجماع نشان دهنده توافق همه طرف های درگیر در تصمیم است و می تواند تیم سازی را تقویت کند.
معایب: تمایل به دستیابی به توافق می تواند امکان تفکر گروهی را فراهم کند و مانع بحث های معنادار شود.
در این نوع تصمیمگیری، با اختصاص دادن یک فرد یا زیرگروه به عنوان مدافع معکوس شروع کنید. وظیفه فرد یا گروه این است که استدلال های ارائه شده را بررسی کند تا مفروضات اساسی را کشف کند، افراد را وادار کند تا استدلال خود را توضیح دهند و نکاتی را که واضح نیستند روشن کنند. شاید مهمتر از همه، این شخص یا گروه، پیشنهادات ارائه شده را با کندوکاو در استدلالها برای ارائه اطلاعات اضافی که ممکن است ضعفهای اعلامنشده را آشکار کند، به چالش میکشد.
به عنوان مثال، شاید شما یک خردهفروش آنلاین هستید که تصمیم میگیرید آیا به آجر و ملات گسترش دهید، مانند تصمیمی که آمازون چند سال پیش با آن روبرو شد. میتوانید یک مدافع معکوس را انتخاب کنید تا در مفروضات یا کمبودهایی که هر یک از امکانها - فقط به صورت آنلاین یا فیزیکی - برای کشف نقاط ضعف احتمالی در هر دو طرف استدلال ایجاد میکند، انتخاب کنید.
این نوع تصمیم گیری زمانی مؤثرتر است که اعضای گروه پذیرای دریافت نظرات باشند و مایل به تغییر موضع خود بر اساس بازخوردی که در طول بحث ظاهر می شود، باشند. به عنوان یک مدیر، وظیفه شما این است که اطمینان حاصل کنید که مردم احساس راحتی می کنند و برای دریافت بازخوردی که می تواند نظر آنها را تغییر دهد باز می مانند.
مزایا: به چالش کشیدن ایده های گروه می تواند به شما اجازه دهد نقاط ضعف راه حل های بالقوه را تشخیص دهید.
معایب: اعضای گروه باید آماده دریافت بازخورد و سازگاری در طول بحث باشند تا از تنش بی مورد جلوگیری شود.
تحقیق دیالکتیکی مستلزم آمادگی فعال از سوی همه کسانی است که در تصمیم گیری دخیل هستند. این گروه به دو زیر گروه تقسیم می شود و هر زیرگروه مجموعه ای از فرضیات و توصیه هایی را ایجاد می کند که مخالف یکدیگر هستند. پس از ارائه هر دو طرف، گروه در مورد این گزینه ها با هدف نهایی توافق بر روی مجموعه واحدی از مفروضات و توصیه ها بحث می کند. راهحل نهایی میتواند عناصری از یک رویکرد، هر دو رویکرد، یا هیچکدام را در بر بگیرد.
با استفاده از مثال قبلی، این گروه به دو دسته تقسیم میشود: یکی از یک مدل فقط آنلاین پشتیبانی میکند و دیگری پشتیبانی از توسعه به آجر و ملات. در بحث در مورد نقاط قوت و ضعف هر یک، شاید گروه به تصمیمی برسد که هر دو عنصر استدلال را در بر گیرد، مانند میزبانی یک پاپ آپ کوتاه مدت برای آزمایش فروش آجر و ملات قبل از تعهد کامل به بلندمدت.
مزایا: پرس و جو دیالکتیکی اعضای گروه را قادر می سازد تا دو راه حل ممکن را مورد بحث قرار دهند و به نتیجه ای برسند که شامل بهترین اجزای هر کدام باشد.
معایب: نیاز به آمادگی هر یک از اعضای گروه قبل از بحث دارد.
دفعه بعد که مسئول هدایت یک گروه به سمت یک تصمیم هستید، در نظر بگیرید که کدام فرآیند تصمیم گیری بهترین نتیجه را به همراه خواهد داشت. صرفاً با اندیشیدن فراتر از یک تصمیم قواعد اکثریت میتوان به تفاوت بین یک تصمیم درست و یک تصمیم اشتباه منجر شود.