برای تبدیل بچه های با استعداد به قهرمانان درجه یک ورزشی چه چیزی لازم است؟ برخی از ستاره های جوان آینده دار زود از بین می روند. آیا آنها استعداد خود را هدر می دهند یا مربیان از شگفتی های بالقوه چشم پوشی می کنند؟
مدرس ارشد استیگ آرو ساتر در دانشگاه علم و صنعت نروژ (NTNU) در تروندهایم به این سؤالات پاسخ دارد. او استعدادیابی در ورزش کودکان و نوجوانان را مطالعه می کند و پروژه ای به نام فوتبال و استعداد را اجرا می کند، جایی که از سال 2005، یعنی از 13 سالگی، گروهی از بازیکنان تیم ملی فوتبال در نروژ را دنبال کرده است.
والدین ممکن است فکر کنند فرزندشان استعداد بالایی دارد، اما تمایل دارند نسبتاً جانبدارانه باشند. آیا تعریف عینی و خاصی از استعداد وجود دارد؟
یک کودک با استعداد با داشتن بهترین توانایی های بدنی در گروه سنی خود، خود را متمایز می کند. ساتر میگوید: آنها همچنین برای تمرین موهبتی دارند - آنها استقامت بدنی برای تمرین دارند و آن را دوست دارند.
ساتر می گوید که استعدادهای واقعی قابلیت های ذهنی دیگری نیز دارند. آنها می توانند برد و باخت را هم در جلسات تمرین و هم در مسابقات تحمل کنند. او این معیارها را پس از پرسش از 14 مربی در لیگ برتر فوتبال نروژ در مورد چگونگی تعریف استعدادها جمع آوری کرد.
بسیاری از کودکان و والدین امیدوارشان تعجب می کنند که چگونه این استعدادها برای تبدیل شدن به ستاره پرورش می یابند. ساتر در این مورد تحقیق کرده است.
برای این که یک کودک نابغه موفق می شود و از یک نوزاد خوش آتیه به یک بازیکن برتر در نوجوانی تبدیل شود، بسیاری از شرایط مناسب باید فراهم شود. از جمله ویژگی های کودک، مربی و والدین و همچنین شرایط تمرین و محیط اجتماعی مناسب است. البته شانس و مسائل اتفاقی نیز می تواند دخیل باشد. یکی از این موارد، سالی است که در آن کودک متولد می شود.
شرایط فیزیکی اطراف یک بازیکن کمتر از آن چیزی است که بسیاری فکر می کنند. مربیان و والدین معنی زیادی دارند، اما تحقیقات نشان می دهد که کلید در درون ورزشکار جوان است.
این سه عامل مشخصه کودکان و نوجوانانی است که می توان آنها را به عنوان استعدادها تعریف کرد و به عنوان بازیکنان بزرگتر شانس پیشرفت را دارند:
یک قانون کلی در ورزش در مورد میزان تمرین لازم برای رسیدن به اوج تکامل یافته است. حدود 10000 ساعت تمرین باید در یک دوره ده ساله سپری شود.این معادل هزار ساعت آموزش در سال یا 19 ساعت در هفته است.
این موضوع نشان دهنده کل زمان صرف شده برای تمرین، از جمله تمرینات بدنی و تمرین سازماندهی شده با یک تیم، مسابقات و تمرین به تنهایی است. آموزش خود یک جوان باید سرگرم کننده باشد.این بازی نباید مستقیماً با ورزشی که کودک در آن برتری خواهد داشت، مرتبط باشد. نکته اصلی این است که کودک تجربه زیادی در حرکت کردن، هماهنگ کردن عضلات و به دست آوردن تعادل به دست آورد.
توصیه میشود که آموزش سازمانیافته فقط سهم کمی از کل گروههای سنی جوانتر را شامل شود. ساتر اشاره می کند که خودانگیختگی بازیکن ضروری است وگرنه آنها به اندازه کافی تمرین نخواهند کرد.درواقع اگر شادی نباشد، تأثیر آموزش کاهش می یابد. همچنین توصیه میشود که 80 درصد تمرینات به شکل بازی و 20 درصد سازماندهی شده باشد.
بنابراین یکی از ویژگیهای کلیدی بچههایی که حرفهای میشوند این است که خودشان خیلی تمرین کردهاند و مهارتها را از سنین پایین به کمال رساندهاند.آنها از این ورزش لذت زیادی می برند. ساتر گفت: انگیزه درونی بازیکن مشخصه کلیدی است که مربیان هنگام تعریف استعداد و شرط موفقیت شناسایی می کنند.
صبر نیز مهم است. وقتی همه چیز بد پیش می رود، یک ستاره نوپای ورزش نمی تواند تسلیم شود.
این موضوع ممکن است شامل مصدوم شدن باشد، یا اینکه شاید آنها برای بازی در تیم انتخاب نشده باشند - یا در مهارت های خود پیشرفتی نداشته باشند. بسیاری ممکن است وسوسه شوند که بخاطر اینکه ورزش فراز و نشیب های خود را دارد، دست از کار بکشند.
ساتر افزود: «ما می بینیم که برخی از بچه ها این مهارت های ذهنی پشتکار را بیشتر از بقیه دارند. اما ما همچنین می بینیم که بازخورد مهم است، چه از سوی مربی یا والدین. کسانی که موفق می شوند می گویند مهم دیده شدن است، اینکه یک نفر متوجه پیشرفت آنها شده است.»
اما فصلی که بچه ها به دنیا می آیند چطور؟ متولد شدن در اوایل سال احتمال انتخاب شدن در سنین پایین را به عنوان استعدادی که بیشتر دنبال می شود افزایش می دهد. چندین مطالعه تحقیقاتی این را نشان داده است.
"پنجاه درصد از کسانی که به عنوان استعدادها تعریف می شوند از ژانویه تا مارس متولد شده اند. ساتر می گوید 70 تا 80 درصد آنها در نیمه اول سال متولد می شوند. این اثر سن نسبی نامیده می شود.
این کودکان نسبت به بچه های گروه سنی و کلاس مدرسه خود که در اواخر سال به دنیا آمده اند، یک مزیت طبیعی دارند.
«کودکان بهاری کمی بزرگتر، کمی سریعتر هستند و میتوانند مهارتهای حرکتی بهتری نسبت به بچههای پاییزی داشته باشند، زیرا کمی بیشتر عمر کردهاند. ساتر گفت: اگر یک بچه ژانویه را با بچهای که در دسامبر همان سال متولد شده است مقایسه کنید، تقریباً یک سال را شامل خواهد شد.
خلاصه اینکه:
در سرتاسر جهان، میلیاردها کودک در ورزش شرکت میکنند و بسیاری از آنها با استعداد هستند. با این حال، تنها تعداد کمی از این افراد به ورزشکاران نخبه تبدیل می شوند،بنابرین شناخت موضوع استعدادیابی ورزشی جز اصول مهم والدین باید باشد.