کارآفرینی یک تلاش مخاطره آمیز اما بالقوه با ارزش است. طبق دوره آنلاین Entrepreneurship Essentials، 50 درصد استارت آپ ها پنج سال عمر می کنند و فقط 25 درصد از 15 سال زنده می مانند.
پروفسور ویلیام ساهلمن، پروفسور مدرسه بازرگانی هاروارد، در کتاب Essentials Entrepreneurship میگوید: «برای هر Amazon.com یا Uber، تعداد زیادی شرکت وجود دارد که کمتر کسی میتواند آن را به خاطر بسپارد.
بنابراین، چه چیزی سرمایه گذاری های موفق را از سرمایه گذاری هایی که شکست می خورند جدا می کند؟
سهلمن میگوید: «وقتی یک شرکت موفق میشود، به این دلیل است که در این مسیر حرکتهای درستی را کشف کرده و انجام داده است. "پیدا کرده است که چگونه می توان ارزش مشتری را ایجاد و جذب کرد."
اگر در حال بررسی کارآفرینی هستید(چگونه یک کارآفرین موفق شویم) یا در مراحل اولیه راهاندازی یک سرمایهگذاری هستید، مهم است که از دیگران یاد بگیرید تا از دامهای رایج اجتناب کنید و کشف کنید که کدام تصمیمها بر بقای شرکت تأثیر گذاشته است. در اینجا چهار داستان از کارآفرینان موفق برای الهام بخشیدن به راه کارآفرینی شما آورده شده است.
برخی از بزرگترین برندهای امروزی با شروعی ساده شروع به کار کردند، و هیچ کس این را بهتر از بنیانگذار آدیداس آدولف "آدی" داسلر تجسم نمی کند.
حرفه کفش سازی داسلر در خانه کوچک مادرش در شهر کوچکی در بایرن آلمان آغاز شد. در آنجا بود که داسلر شروع به طراحی کفش کرد و تصمیم گرفت که می خواهد بهترین کفش ورزشی ممکن را برای ورزشکاران بسازد.
در حالی که در آن زمان کفاشهای زیادی وجود داشت، داسلر متعهد بود که با جمعآوری بازخورد از ورزشکاران در مورد آنچه که در یک کفش به دنبال آن بودند، چه نقاطی را میتوان بهبود بخشید، و چه احساسی نسبت به مدلهای اولیهاش داشت، در بازار برجسته شود.
این بازخورد به داسلر اجازه داد تا یک کفش ورزشی بسازد که برای مشتریانش ارزش زیادی قائل بود و به هنگام ثبت نام "Adi Dassler Adidas Sportschuhfabrik" در سال 1949 در 49 سالگی به او مشروعیت بخشید. در همان سال بود که اولین کفش با سه راه راه آدیداس که به زودی امضا می شد به ثبت رسید..
آدیداس در وبسایت خود میگوید: «پیروزی باورنکردنی آنها برای دهههای آینده در سراسر جهان شنیده میشود، و باعث شد آدیداس و موسس آن در زمینهای فوتبال در همه جا به یک نام آشنا تبدیل شوند.»
از آن زمان، آدیداس به یک برند بین المللی معروف به لباس های ورزشی با کیفیت بالا تبدیل شد. داستان داسلر اهمیت گوش دادن به مشتریان هدف در مورد رویاها، نیازها و نقاط ضعفشان را روشن می کند.
در وب سایت آدیداس آمده است: «راز موفقیت آدی داسلر یک عنصر شخصی دیگر هم داشت: او با ورزشکاران ملاقات می کرد، به صحبت های آنها با دقت گوش می داد و دائماً آنچه را که می توان برای حمایت از نیازهای آنها بهبود داد یا حتی اختراع کرد، مشاهده کرد.
در سال 2007، ملانی پرکینز در حالی که در پرث استرالیا تحصیل می کرد، به صورت نیمه وقت مشغول به کار بود و به دانشجویان نحوه استفاده از نرم افزار طراحی دسکتاپ را آموزش می داد. این نرمافزار گران، پیچیده بود و برای یادگیری نحوه استفاده به آموزش یک ترم نیاز داشت، که باعث شد پرکینز بپرسد: «آیا راهی وجود دارد که این کار سادهتر و کمهزینهتر باشد؟»
هدف پرکینز برای ایجاد یک ابزار طراحی آنلاین مقرونبهصرفه، ساده و مقرونبهصرفه در ابتدا توسط بیش از 100 سرمایهگذار رد شد - تنها سه سال از فرآیند ارائهاش نگذشته بود که Canva اولین سرمایهگذاری خود را دریافت کرد.
پرکینز این سرمایهگذاری را به دلیل تغییر در استراتژی خود میداند: او با مشکل مرتبطی که Canva قصد حل آن را دارد رهبری کرد.
پرکینز در مصاحبه ای برای Inc گفت: "بسیاری از مردم می توانند با وارد شدن به چیزی مانند فتوشاپ و غرق شدن در آنها ارتباط برقرار کنند." راه حل را درک کنید."
امروزه 60 میلیون مشتری از Canva برای ایجاد طرح در 190 کشور استفاده می کنند.داستان پرکینز نشان دهنده اهمیت انتقال موثر ارزش یک ایده تجاری، و همچنین سرسختی و انعطاف پذیری مورد نیاز برای موفقیت کارآفرینی است.
در سال 2008، بلومنتال دانشجوی MBA وارتون، عینک طبی خود را گم کرد. او تمایلی به خرید یک جفت جدید نداشت زیرا آنها بسیار گران بودند.همچنین تمایلی به بازدید حضوری از عینک فروشی هارا نداشت.
این ایده در نیمه های شب به ذهنش خطور کرد و بلافاصله به سه دوستش - گیلبوآ، هانت و رایدر - ایمیل زد: چرا یک شرکت آنلاین برای فروش عینک های طبی با قیمت مقرون به صرفه راه اندازی نمی کنید؟
آنها دست به کار شدند و واربی پارکر درست پس از فارغ التحصیلی چهار بنیانگذار با مدرک MBA در بهار 2010 آماده شد - یعنی تا زمانی که GQ برای نوشتن مقاله ای در 15 فوریه همان سال با Blumenthal تماس گرفت. . بنیانگذاران روند خود را تسریع کردند و وب سایت Warby Parker را در همان روز چاپ مقاله راه اندازی کردند.
این مقاله Warby Parker را "نتفلیکس عینک" نامید و مشتریان علاقه مند را به صورت دسته جمعی به سایت جدید سوق داد. یکی از اشتباهات بنیانگذاران این بود که فراموش کردند یک قابلیت «فروخته شده» را به وب سایت اضافه کنند. لیست انتظار برای عینک Warby Parker به 20000 نفر افزایش یافت و این شرکت در عرض سه هفته به هدف فروش سال اول خود رسید.
بلومنتال در مصاحبهای با شرکت Inc میگوید: «این لحظه وحشت بود، اما همچنین فرصتی عالی برای ما بود تا خدمات عالی به مشتریان ارائه دهیم و ایمیلهای شخصیسازی شده بنویسیم تا عذرخواهی کنیم و توضیح دهیم. "
چند چیز واربی پارکر را از بازار عینک آن زمان متمایز می کرد:
واربی پارکر میلیونمین عینک خود را در سال 2019 اهدا کرد و همچنان نمونه ای از نوآوری در بازار موجود است.
خواندن در مورد آزمایشها، تصمیمها و موفقیتهای دیگر کارآفرینان راهی مؤثر برای به دست آوردن بینشی در مورد تجربه شماست. چه موضوعات مشترکی را در مثال های ذکر شده مشاهده می کنید؟ این کارآفرینان موفق چه ویژگی هایی دارند؟ از تجربیات آنها به عنوان طرح اولیه برای اطلاع از رویکرد استراتژیک و تصمیم گیری لحظه ای خود استفاده کنید.