وینری راکبِل ( Winry Rockbell ) یکی از کاراکترهای دوست داشتنی انیمه Fullmetal Alchemist: Brotherhood است که علاوه بر رابطه او با برادران اِلِریک، او را با موی بلوندش و گوشواره های شیکش به خاطر می آوریم. اما داستان پشت این گوشواره ها بسیار جذاب است که البته در طول 64 قسمت اصلی انیمه نامبرده این داستان را نمی شنویم. و وقتی داستانی برای روایت وجود دارد اما در طول قسمت های اصلی فرصتی برای تعریف آن پیش نمی آید، بسیاری از سازندگان انیمه ها به سراغ OVA می روند، قسمت های اضافه ای که بعدا در فرصت مناسبی پخش می شوند یا با نسخه بلوری انیمه ها که در فروشگاه ها به فروش می رسند، پخش می شوند. و دومین OVA از انیمه FMA در مورد برادران الریک و وینری است که رابطه دوستی نزدیک بین این سه کودک را روایت می کند و قصه ی پشت گوشواره های وینری هم روایت می شود.
این قسمت جایی در بین سال های 1911 تا 1914 روایت می شود، یعنی پس از زمانی که ادوارد و آل خانه شان را به آتش کشیدند اما قبل از برخورد آنها با پدر کورنِلو ( Father Cornello ) در لیوره و در واقع این قسمت نشان می دهد این دو برادر بلافاصله پس از اینکه خانه خود در رزمبول ( Resembool ) را ترک کردند چه کردند. شروع این قسمت بدین شکل است که چگونه ملاقات وینری با ستوان هاوک آی ( Hawkeye ) که ظاهری زیبا و اعتماد به نفس کافی داشت، انگیزه گرفت تا از گوشواره استفاده کند. این دو نفر تاثیر عمیقی بر روی یکدیگر گذاشتند و معمولا با یکدیگر در مورد اینکه چرا از نیروی نظامی بدشان می آید صحبت کردند، به خصوص دستورهایی که در مورد مرگ کسی صادر می شود. وقتی وینری متوجه می شود هاوک آی به خاطر محافظت از کسی که دوستش دارد در بین نیروهای نظامی جا می گیرد و حتی به قتل هم می پردازد، حتی با اینکه از آن بدش می آید، چشم هایش از شدت هیجان برق می زند و مصمم می شود از آل تحت هر شرایطی محافظت کند.
همزمان آلفونس و ادوارد هم در یک شهر نامشخص در حال خرید کردن هستند و در حال فکر کردن به این هستند که برای وینری و ننه پیناکو ( Granny Pinako ) چه سوغاتی هایی بخرند. به لطف خراب شدن دست مکانیکی اد، این دو مجبور می شوند زودتر از زمانی که برنامه ریزی کرده بودند به وینری سر بزنند و در اینجا سوغاتی ای که برای او خریداری کرده بودند را به وینری هدیه می دهند، و این سوغاتی چیزی جز یک جفت گوشواره نیست. این دو تصمیم به خرید گوشواره گرفتند چون وینری به تازگی گوش هایش را سوراخ کرده بود!
در حالی که دست اد توسط وینری در حال معاینه است، وینری آماده می شود تا با یک آچار به سر اد بکوبد، اما این بار شانس با ادوارد همراه است و او با نمایش دادن این سوغاتی به وینری، باعث می شود خشم او فروکش کند. اد و آل او را ترک می کنند و خیلی زود وارد یک دعوا با یک راهب می شوند که او چاقویی پرت می کند و دوباره دست اد دچار مشکل می شود! این دو هم که دنبال دردسر نیستند، تصمیم می گیرند برای وینری یک گوشواره دیگر هم بخرند تا او را نرم کنند!
وینری زمانی را به یاد می آورد که برای اولین بار متوجه شد چقدر اد برای او مهم است و چه قدر تلاش می کند تا بدن اد را به او باز گرداند، حتی اگر مجبور شود به سازمان های نظامی ملحق شود. وقتی اد و آل تصمیم می گیرند از پیش وینری بروند و به کارشان برسند، اد متوجه می شود وینری گوشواره های جدید را هم در گوشش آویزان کرده است و وقتی اد و آل از او می پرسند چرا اینقد گوشش را سوراخ کرده است و چرا اینهمه گوشواره آویزان کرده است، وینری جواب می دهد چون هدیه بوده است پس می خواهد آنها را همزمان استفاده کند.
این قسمت آنجایی تمام می شود که ستوان هاوک آی به یکی از همرزمانش توضیح می دهد که دلیل بلند کردن موهایش، آشنا شدن با یک دختر ( وینری ) بوده است و او سبب این انگیزه است. و در واقع پایان این قسمت حرفی که می خواست ابتدا بزند را ثابت می کند، چگونه هاوک آی و وینری الهام بخش یکدیگر شده اند. و در نهایت این گوشواره های زیبا به عنوان یک نماد از دوستی عمیق برادران الریک و وینری عمل می کنند.