هنگام نگاه کردن انیمه های مختلف، معمولا کاراکترهایی که شخصیت و قدرت بالایی دارند و سرسخت هستند مورد استقبال عموم قرار می گیرند و با توجه به قابلیت های آنها بر غلبه کردن بر مشکلات و رسیدن به اهدافشان، دوست نداشتن آنها واقعا سخت است! اما برخی از این کاراکترها دچار نقصی عضو هم هستند که یک چالش دیگر هم پیش پای چالش های آنها اضافه می کند و یا در برخی مبارزات زخمی عمیق بر بدن آنها وارد می شود که آثار آن در ادامه زندگی همراه آنهاست. اما خوشبختانه این زخم ها برروی شخصیت های اصلی تاثیر زیادی نمی گذارد و برعکس آنها را مصمم تر می کند تا به اهداف خود برسند! در این مطلب به پنج کاراکتر دچار نقص عضو که مورد توجه طرفداران هستند و خیلی جان سخت هستند اشاره می شود.
بنابر قراردادی که پدر او در هنگام تولدش با یک شیطان منعقد کرد، هیاکیمارو بدون هیچ اندامی متولد شد. او که نه عضو خاصی و نه ویژگی مهم دیگری به همراه نداشت، به تصور دیگران نمی توانست خیلی به زندگی خود در این دنیای ظالمانه ادامه دهد. اما خوشبختانه هیاکیمارو به لطف پدر خوانده اش با کمک اندام های مصنوعی به زندگی ادامه داد و تصمیم گرفت به سفری برود که در طی آن بتواند اعضای از دست رفته خود را بازیابد. این اعضا با شکست دادن شیاطین به نوبت به او بازگردانده خواهند شد و هیچ چیزی سد راه این مبارز مصمم نیست!
از وایولت در تمام دوران کودکی اش به عنوان یک سلاح استفاده میشد و در واقع در طول انیمه از او به عنوان یک عروسک Auto - Memory یاد می شود، اما او همواره با عادت کردن به این سبک زندگی مشکل داشت و پس از مرگ سرگرد مورد علاقه اش در آخرین مبارزه از جنگ، این عادت کردن سخت تر هم می شود. حالا او با دست های مصنوعی فلزی اش قصد دارد بداند انسان بودن به چه معناست و عشق چه چیزی است. درست است که وایولت یک سرباز مرخص شده و یک شخص دچار نقص عضو است، اما همچنان می تواند در هر مبارزه ای با تمام وجود به دشمن حمله کند و آنها را شکست دهد.
بعد از اینکه هاجیمه توسط همکلاسی هایش مورد خیانت قرار می گیرد و او را در یک سیاهچال به حال خود رها می کنند تا بمیرد، هاجیمه تمام تلاشش را به کار گرفت تا زنده بماند. او که مجبور شد با چند هیولای قدرتمند هم مبارزه کند، از قربانی کردن اعضایش ابایی ندارد و به راحتی برای ادامه زندگی خود ازین اعضا دست می کشد. خوشبختانه در طی پستی و بلندی های متعددی هاجیمه توانست از سیاهچال جان سالم به در ببرد و به عنوان یک فرد قدرت بیشتری نسبت به قبل هم پیدا کرد. با کمک یوئه که در همین سیاهچال با او آشنا شد، هاجیمه توانست اعضای بدنش که دچار نقص شده بودند را با اعضای مصنوعی قدرتمندی جایگزین کند.
بعد از اینکه ناتسومه در ماشین پدرش قایم می شود تا بتواند در دنیای بیرون به گشت و گذار بپردازد، او با یک Gadol که در واقع نوعی هیولا که در حال منقرض کردن انسان هاست روبرو می شود. خوشبختانه ناتسومه توانست از شر این هیولا در امان باشد، اما متاسفانه پدرش توسط همین هیولا کشته شده و خود ناتسومه هم دست راستش را از دست می دهد. اما این تراژدی باعث نمی شود او از تلاش برای رسیدن به اهدافش دست بردارد و می خواهد به گروه The Power ملحق شود تا با گادول ها مبارزه کند. متاسفانه دنیا جای ظالمانه ایست و او مجبور می شود در کنار کابوراگی به عنوان یک نظافتچی کار کند، نه در شغل دلخواهش!
در سن یازده سالگی، کوتوکو ایواناگا به مدت دو هفته ناپدید شد و به طرز رمز آلودی چشم راست و پای چپش را از دست داد. دکترها مات و مبهوت شده بودند زیرا چنین به نظر می رسید که کسی با جراحی این اعضا را از بدن او حذف کرده است. اما آنها اشتباه نمی کردند، زیرا کوتوکو در ازای الهه عقل و خرد شدن برای Yokai، این اعضا را قربانی کرده بود. با این کار کوتوکو کسی است که تمامی موجودات ماورای طبیعت در این انیمه از او درخواست کمک می کنند تا مشکلات آنها را حل کند. شاید بتوان گفت این دو عضو بهای اندکی در قبال تبدیل شدن به الهه عقل و خرد و آشنایی با دنیای ماورای طبیعت باشد!