دنباله های معنوی به فیلم هایی گفته می شود که به جای تمام کردن داستان آن فیلم ها قصد دارند داستان های جدیدی در یک دنیای آشنا روایت کنند. جدیدترین فیلم که می تواند چنین دنباله ای تلقی شود فیلم تازه منتشر شده Top Gun: Maverick است که توانسته نظر بینندگان و منتقدان را به خود جلب کند. انتشار این فیلم بهانه ای شد تا به دیگر فیلم هایی که موضوعیت متناسبی دارند و دنباله ای معنوی تلقی می شوند بپردازیم. این نوع فیلم ها به جای تمرکز بر درآمد و پول زیاد، سعی کرده اند به احساسات طرفداران قدیمی توجه کنند و در عین حال فیلمی جذاب برای طرفداران جدید نیز باشند.
این فیلم که در سال 2018 پخش شد، چهل سال پس از فیلم اول به وقوع می پیوندد و یک دنباله مستقیم بر آن است. این فیلم تمامی فیلم های منتشر شده پس از اولین هالووین را نادیده می گیرد و وقایع مایکل پس از فرار یک بیمارستان روانی را به رخ می کشد و به هادون فیلد ( Haddonfield ) بر می گردد تا به کشتار ادامه دهد. مایکل به دنبال لوری استرود می رود که تنها بازمانده از اولین کشتار اوست. پس از بازخوردهای منفی فیلم های ریبوت شده راب زامبی در اواخر دهه 2000، این سری ده سال را در سکوت سپری کرد و در نهایت سال 2018 عرضه شد و به خاطر داستان، خشونت و ایفای نقش جِیمی لی کورتیس مورد استقبال قرار گرفت. این فیلم دو دنباله دیگر هم دارد که Halloween Kills عرضه شده و Halloween Ends قرار است بعدا عرضه شود.
این فیلم داستان رایان گاسلینگ که با نام کِی ( K ) را دنبال می کند، جایی که او رازهایی درباره المثنی های ( Replicants ) ریک دِکارد پیدا کرده است. این فیلم هریسون فورد و ادوارد جیمز اولموس را هم از سری اصلی با خود آورده است و توسط کارگردان اصلی اش، ریدلی اسکات ساخته شده است. فیلم تعادل خوبی بین کاراکترهای جدید و قدیمی پیدا می کند، جایی که فورد تا اواخر اکت دوم حاضر نمی شود و تمرکز بر کاراکتر کی است. همچنین این فیلم نامزد دریافت پنج جایزه آکادمی هم شد که در نهایت توانست جایزه بهترین جلوه های بصری و بهترین فیلمبرداری را به خود اختصاص دهد.
سیلوستر استالونه پیشتر هم یک دنباله معنوی برای سری راکی با نام Rocky Balboa در سال 2006 ساخته بود. در این دنباله فیلم راکی را به عنوان یک مربی برای آدونیس کرید نمایش می دهد که در واقع فرزند رقیب سابق راکی با نام آپولو کرید است و کرید قصد دارد با تمرین جا پای پدر خود بگذراد. این فیلم نمرات خوبی دریافت کرد و بازیگر محبوب مایکل بی جردن هم در آن ایفای نقش کرده است. همچنین فیلم نشان داد استالونه هنوز مهارت هایی در چنته دارد و در جایزه اسکار بهترین نقش کمکی نامزد شد و جایزه گلدن گلوب را هم به خود اختصاص داد. سه سال بعد کرید دو هم عرضه شد و سومین فیلم با کارگردانی جردن هم قرار است امسال عرضه شود.
این فیلم داستان ضد قهرمان مکس راکاتانسکی را نشان می دهد که قصد دارد به امپراطور فیوریوسا کمک کند، جایی که او با پنج همسر ایمورتان جو در حال فرار از جو است! در این فیلم تام هاردی جای مِل گیبسون را گرفت و شارلیز ترون هم نقش فیوریوسا را ایفا کرده است. این فیلم از سال 1998 در برزخ تولید بود و کارگردان آن جرج میلر تاخیر های زیادی را برای آن در نظر گرفت، اما در نهایت پایان خوشی رقم خورد و پس از عرضه در سال 2015 فیلم مورد استقبال عموم قرار گرفت. این فیلم که نامزد ده جایزه اسکار شد و شش جایزه هم دریافت کرد، همواره در لیست بهترین های دهه 2010 میلادی قرار می گیرد.
اسم نبردن از سری بی نظیر استار وارز در این لیست می تواند یک توهین آشکار به صنعت فیلم باشد! این فیلم که در واقع اولین نسخه از سگانه The Skywalker Saga است، داستان رِی، فین و پو را نشان می دهد که در برابر کایلو رِن و First Order به مبارزه می پردازند، در حالی که First Order به دنبال لوک اسکای واکر است که ظاهرا ناپدید شده است. این قهرمان های جدید با قهرمان های قدیمی سری هم برخورد می کنند که می توان از هان سولو، چوباکا و ژنرال لِیا اورگانا نام برد. پس از اینکه دیزنی در سال 2012 فرانچایز استار وارز را خریداری کرد، هایپ طرفداران بالا رفت و این فیلم سومین فیلمی بود که در باکس آفیس از مرز 2 میلیارد دلار گذر کرد.
این فیلم داستان گوست باسترز یک و دو را ادامه می دهد و زندگی یک خانواده که به مزرعه ای در اوکلاهاما نقل مکان کرده اند را به تصویر می کشد، مزرعه ای که توسط ایگان اسپنگلر برایشان به جا مانده است که یکی از Ghostbusters های اصلی است. این خانواده در شکار روح ها درگیر می شود و در نهایت با Ghostbusters های اصلی هم روبرو می شوند. این فیلم یک ادای احترام به هارولد رَمیس فقید است که در سال 2014 از دنیا رفت و ایگان در میانه فیلم به شکل یک روح به کمک قهرمانان می آید تا گوزر را شکست دهند. این فیلم توسط جیسن رِیتمن، پسر کارگردان سری اصلی ایوان ریتمن ساخته شده است که پس از نمایش فیلم او هم در گذشت.
چهارده سال پس از آخرین فیلم در این دنیای پر از دایناسور، ژوراسیک ورلد یک شهر بازی موفق را نشان می دهد که توسط دایناسورهای ساکن آن قبضه می شود. بی دی ونگ تنها بازیگر بود که از سری اصلی به این فیلم راه خود را پیدا کرد تا ارتباطش را به سگانه اصلی حفظ کند. این فیلم توانست در باکس آفیس رکورد بزند و دو دنباله هم از آن ساخته شده است؛ جایی که Jurassic World Dominion این سگانه را به انتهای راه خود خواهد رساند. این فیلم سوم می تواند دنباله معنوی موفق تری نسبت به دو فیلم قبل هم باشد، چرا که بسیاری از بازیگرهای اصلی دنیای ژوراسیک در آن ایفای نقش خواهند کرد.
فیلم The Shining به عنوان یکی از بهترین فیلم های ترسناک تاریخ شناخته می شود و همین قضیه در مورد رمان آن هم که توسط استفن کینگ نوشته شده است، پابرجاست. ایوان مک گرگور نقش دنی تورَنس را برعهده دارد که در فیلم اصلی پدرش توسط جک نیکولسون نقش آفرینی شده بود و در برابر یک فرقه به نام The True Knot قرار می گیرد. آقای کینگ به عنوان نویسنده رمان نسبت به فیلم دهه 1980 خیلی حس خوبی نداشت و فکر می کرد این فیلم یک اقتباس ضعیف از رمانش است، با اینکه فیلم در نظر همگان بسیار موفق بوده. در عوض او فکر می کند فیلم Doctor Sleep نسبت به The Shining بهتر است و شاید به همین دلیل باید یک فرصت به تماشای آن بدهید.
شانزده سال پس از به نمایش در آمدن بخش دوم پدر خوانده، دنباله این فیلم دون مایکل کورلئونه را به تصویر می کشد که تلاش می کند فرمانروایی مجرمانه اش را قانونی کند و موفق نیست. مایکل فرزند نامشروع سانی را زیر پر و بال خود می گیرد و با مشکلات خانوادگی از کودکانش تا همسر سابقش کِی جدل می کند. هرچند فیلم به اندازه دو قسمت قبلی موفق نبود، اما نامزد هفت جایزه اسکار شد که البته در هیچکدام هم جایزه را به خود اختصاص نداد. سی سال پس از عرضه فیلم و در سال 2020 فرانسیس فورد کاپولا، کارگردان فیلم یک نسخه Recut هم از آن پخش کرد و آن را The Godfather Coda: The Death of Michael Corleone نام گذاری کرد.
داستان اسباب بازی های 3 دوباره طرفداران را با اسباب بازی های محبوبشان روبرو کرد و این بار این اسباب بازی ها در یک مهدکودک قرار دارند، آن هم زمانی که اندی آماده می شود تا به دانشگاه برود. این داستان یک آینده نامشخص از این اسباب بازی ها را نشان می دهد و آنها باید یاد بگیرند تا رشد کرده و آماده زندگی بدون اندی شوند. روند انیمیشن به شکلی است که انگار خود سازندگان هم فهمیده اند بینندگان آن مثل اندی بزرگ شده اند! این فیلم یک موفقیت بزرگ برای پیکسار بود و اولین انیمیشنی شد که از مرز یک میلیارد دلار در باکس آفیس عبور کرد تا بازگشت اسباب بازی ها به اندازه دو نسخه قبل خود باشکوه باشد.