مثبت‌گرایی در اینترنت سرازیر شده است - نقل قول‌ها، پست‌ها، ویدیوها و مقاله‌های انگیزشی همه جا هستند. به نظر می رسد تقریباً همه خواهان یک طرز فکر مثبت هستند، درست است؟ شاید. با این حال، قبل از شروع به ارائه نکات، تشخیص این که آن چیست و چرا آن را می خواهید، مفید باشد. و مهمتر از همه، چگونه می دانید که آیا آن را دارید یا نه؟
اگر فکر می کنید یک طرز فکر مثبت همه چیز در مورد "برو آن را!" "شما می توانید آن را انجام دهید!"، شما اشتباه می کنید.
در حالی که صحبت های هیجان انگیز می تواند تا حدودی کمک کند، اما بیش از حد آن می تواند به راحتی به "مثبت سمی" تبدیل شود. مثبت اندیشی سمی یا زمانی که نمی توانید جلوتر بروید به شما فشار می آورد یا یک توهم هولناک ایجاد می کند. اگر آن را بررسی کنید، متوجه خواهید شد که این نوع مثبت اندیشی مبتنی بر ترس و کمبود است. چرا آن را میخواهید؟
بیایید از یک مکان خنثی شروع کنیم. مثبت بودن واقعی از پذیرش، قدردانی، عزم، شجاعت ناشی می شود. مثبت بودن واقعی ریشه در آسیب پذیری دارد. و آسیب پذیری نهایی در این واقعیت نهفته است که ما فانی هستیم. همه ما قرار است بمیریم، اما نمی دانیم چه زمانی.
پس چرا وقت و انرژی را صرف استرس، پشیمانی، ترس یا نگرانی می کنیم؟
در اینجا 7 توصیه برای داشتن ذهنیت مثبت وجود دارد:
پذیرش اولین قدم برای تغییر است. اگر متوجه شدید که از احساسات منفی فرار می کنید یا سعی می کنید با کار، غذا، رابطه جنسی و غیره آنها را مهار کنید، به خودتان فضایی بدهید تا با آنها بنشینید. به خود بگویید اشکالی ندارد که احساس خوبی نداشته باشید.
برای کسانی که نمی توانند احساسات منفی را بپذیرند، به احتمال زیاد با این باور بزرگ شده اند که احساس احساسات منفی آنها را ضعیف یا حقیر می کند، بنابراین یاد گرفتند که آنها را کنار بزنند. در واقع، احساس این احساسات شما را انسان می کند. این باعث می شود با آسیب پذیری خود در تماس باشید، که در واقع به قدرت زیادی نیاز دارد.
بله، شما باید شجاعت آسیب پذیر بودن را داشته باشید. وقتی جرات رویارویی با ناراحتی، ترس و ناامیدی خود را داشته باشید، در حال حاضر ذهنیت مثبتی دارید.
ممکن است این یک کلیشه به نظر برسد، اما اینطور نیست. قدردانی چیزی است که مردم مدام درباره آن صحبت می کنند، اما به اندازه کافی تمرین نمی کنند. فرهنگ ما دوست دارد به آینده نگاه کند و ما را برای دستیابی به آن سوق دهد.
وقتی همیشه به دنبال چیزهای بیشتری هستید - بیشتر به دست آورید، بیشتر بسازید، بیشتر داشته باشید، به راحتی می توانید همه چیز را بدیهی فرض کنید. هر بار که به هدفی می رسید، به دنبال هدف بزرگتر و بالاتر بعدی هستید.
اگر احساس خستگی یا بدبختی می کنید، احتمالاً به همین دلیل است. چیزهایی را که از قبل دارید فراموش می کنید که زیاد است. سپاسگزار باشید، زیرا بسیاری از مردم آنچه را که شما دارید، ندارند. شما هنوز زندگی می کنید و نفس می کشید و از مزایای فناوری بهره می برید و این مقاله را می خوانید.
قدردانی کوچک در روز شما را خیلی موفق خواهد کرد.
قضاوت از نپذیرفتن و دوست نداشتن خود ناشی می شود - این واقعاً ربطی به افراد یا چیزهایی که شما قضاوت می کنید ندارد. این بخشی از شماست که از فرافکنی خود به دنیای بیرون متنفر است.
قبل از هر چیز خود را بپذیرید و دوست بدارید. شما انسانی منحصر به فرد و شگفت انگیز هستید که نور را روی این سیاره پخش می کنید. تو کافی هستی شما دقیقاً همان جایی هستید که باید باشید و دقیقاً آنچه را که برای رسیدن به آنچه می خواهید به آن نیاز دارید دارید.
پس خودتو کتک نزن با خودت مهربان باش. اشتباهات و معایب خود را بپذیرید زیرا آنها فقط بخشی از انسان بودن هستند.
آیا توقعات زیادی از خود دارید؟ برای بقیه؟ آیا استانداردهای خاصی در مورد اینکه کارها چگونه باید پیش برود دارید؟
اگر این کار را می کنید، اکنون مطالعه خود را متوقف کنید و از خود بپرسید: این انتظارات چگونه به من خدمت می کند؟ آیا آنها برای من خوشبختی می آورند یا ناامیدی؟
9 از 10 آنها شما را ناامید می کنند، درست است؟ توقعات چیزی جز افکار در سر شما نیست.
اگر انتظارات خود را به عنوان حقیقت مطلق در نظر بگیرید، زمان بسیار سختی خواهید داشت - هر بار که چیزی کمی از مسیر درست خارج شود، آن را به عنوان پایان جهان خواهید دید. یا وارد «جنگ یا گریز» می‌شوید یا در افسردگی فرو می‌روید.
اما اگر در مورد آن فکر کنید، این انتظارات در واقع فقط یک "زندان فکری" است که شما برای خودتان قرار داده اید.
پس به خودتان لطفی کنید - انتظارات را کنار بگذارید. همه چیز را بپذیر و هیچ انتظاری نداشته باش.
اگر شروع به تمرین کنید، متوجه تغییر فوری در طرز فکر خود خواهید شد. آنچه می تواند به ناامیدی ختم شود اکنون می تواند به معجزه و برکت تبدیل شود. کائنات برای شما برنامه ای دارد. اعتماد داشته باشید که همه چیز درست خواهد شد، و سپس آنها خواهند شد.
این بر اساس آخرین نکته است. وقتی انتظارات را کنار می گذارید و تصمیم می گیرید باور کنید، در حال حاضر یک طرز فکر مثبت را پذیرفته اید. به زبان ساده - ایمان داشته باشید. ایمان داشتن. کمی بیشتر باور کن بهترین ها هنوز در راه اند.
افراد منفی اغلب یک ویژگی مشترک دارند: قبل از اینکه باورشان کنند باید آن را ببینند. متأسفانه، این طور نیست که جهان کار می کند.
بیایید در مورد این فکر کنیم: اکثر والدین ترجیح می دهند باور کنند که فرزندانشان به بزرگسالانی قوی، سالم و توانا تبدیل می شوند --- خیلی قبل از اینکه نتایج را ببینند. اما وقتی صحبت از جنبه های دیگر مانند مصاحبه های شغلی، امتحانات، مشاغل و غیره می شود، چرا ما نمی توانیم همان ایمان را داشته باشیم؟
شما ایده را دریافت می کنید. قبل از دیدنش باید باورش کنید. شما می توانید انتخاب کنید که باور کنید. هرچه باورهای شما قوی تر باشد، بدون در نظر گرفتن شرایطتان، احساس بهتری خواهید داشت.
آیا متوجه می شوید که با سؤالات یا بازخوردهای مردم واکنش نشان می دهید؟ آیا پس از رد شدن، احساس آسیب، ظلم یا بی لیاقتی می کنید؟
اگر پاسخ شما مثبت است، به احتمال زیاد مسائل را شخصی می‌گیرید. شما دارید کاری می کنید که هر اتفاقی برای شما بیفتد.
" او خیلی ناراضی به نظر می رسید. من باید چیز اشتباهی گفته باشم." "او خیلی سوال می پرسد - او به من اعتماد ندارد."
آیا آن جملات آشنا به نظر می رسند؟ اگر نگاهی دوباره بیندازید، آیا متوجه می شوید که این فرضیاتی است که می کنید و به احتمال زیاد نادرست هستند؟
اینگونه است که شما خودتان منفی ایجاد می کنید.
خب، همانطور که قبلاً گفتم، همه ما در حال مرگ هستیم. ما فقط نمی دانیم چه زمانی. چرا زندگی را خیلی جدی می گیرید، در حالی که می دانید همه چیز به داشتن یک تجربه انسانی بستگی دارد؟
اگر فکر می‌کنید اشتباهات یا شکست‌ها فاجعه هستند، اگر همیشه با جدیت رفتار می‌کنید و سعی می‌کنید به کسی توهین نکنید، زندگی را خیلی جدی می‌گیرید.
بگذارید یک یادآوری ملایم به شما بدهم - شما فقط یک بار زندگی می کنید. بهتر است فقط به تفریح بپردازید و کمی خودخواه باشید - یعنی خودتان را در اولویت قرار دهید و زیاد به این یا آن اهمیت ندهید.
این نکته با شماره 4 همسو می شود - رها کردن انتظارات. وقتی زندگی را خیلی جدی نگیرید، خیلی راحت تر می توانید انتظارات را کنار بگذارید.
همچنین افراد و چیزها را بسیار لذت بخش تر خواهید یافت.
شما خودانگیخته تر و کمتر گرفتار خواهید شد. شما انرژی های متفاوتی را جذب خواهید کرد که افراد خوب و چیزهای خوب را در زندگی شما جذب می کند.
وقتی زندگی را خیلی جدی نگیرید، زندگی شما را با معجزات و پاداش هایی غافلگیر می کند که باعث می شود قدر زندگی را بیشتر بدانید.
این همان طرز فکر مثبتی است که شما می خواهید، اینطور نیست؟
مثبت بودن از پذیرش و عشق به جای کمبود و ترس ناشی می شود. اگر دائماً در منفی گرایی زندگی می کنید، فقط سعی نکنید خود را به سمت مثبت بودن سوق دهید - مثبت کاذب می تواند حتی بدتر از منفی بودن باشد. احساسات خود را بپذیرید و در آغوش بگیرید، خود را دوست داشته باشید و احساس امنیت کنید.
از آنجا شروع کنید. از یک فضای خنثی که در آن شرم یا قضاوتی وجود ندارد شروع کنید و شروع به تمرین آن نکات کنید. می توانید آنها را یکی یکی انجام دهید یا همه آنها را با هم انجام دهید.
شاید قبلاً متوجه شده باشید که چقدر آنها با یکدیگر مرتبط هستند. این واقعاً خبر خوبی است زیرا به شما می گوید: همه چیز به هم متصل است - وقتی شروع به اجرای یک چیز کوچک کنید، تمام قطعات دیگر پازل ظاهر می شوند. شما به آزادی واقعی دست خواهید یافت - که این هدف نهایی داشتن یک طرز فکر مثبت است.
