تورم ناشی از دستمزد یک افزایش کلی در هزینه کالاها و خدمات است که از افزایش دستمزدها ناشی می شود. کارفرمایان باید پس از افزایش دستمزد کارکنان، قیمتهایی را که برای کالاها و خدمات در نظر میگیرند افزایش دهند تا سود شرکت را حفظ کنند. افزایش کلی بهای تمام شده کالاها و خدمات بر افزایش دستمزد تأثیر دایره ای دارد. دستمزدهای بالاتر در نهایت باید با افزایش کلی کالاها و خدمات در بازار، افزایش قیمت کالاهای مصرفی را جبران کند.
تورم ناشی از دستمزد یک افزایش کلی در قیمت تمام شده کالاها است که از افزایش دستمزدها ناشی می شود.کارفرمایان برای حفظ سود پس از افزایش دستمزدها باید قیمت کالاها و خدماتی را که ارائه می کنند افزایش دهند.افزایش دستمزدها و در نتیجه افزایش قیمت ها، اثر دایره ای بر دستمزد ایجاد می کند. دستمزدهای بالاتر برای جبران افزایش قیمت کالاها و خدمات ضروری است.
شرکت ها به دلایل مختلفی می توانند دستمزد را افزایش دهند. رایج ترین آن افزایش حداقل دستمزد است. دولت های فدرال و ایالتی قدرت افزایش حداقل دستمزد را دارند.
شرکتهای کالاهای مصرفی همچنین به دلیل افزایش دستمزد کارگران خود شناخته میشوند. این افزایش حداقل دستمزد عامل اصلی برای افزایش تورم دستمزد است. این امر به ویژه در شرکت های کالاهای مصرفی بسیار رایج است. اثر آن تابعی از درصد افزایش دستمزد است.
عوامل صنعت نیز در افزایش دستمزدها نقش دارند. اگر یک صنعت خاص به سرعت رشد کند، ممکن است شرکتها دستمزدها را افزایش دهند تا استعدادها را جذب کنند یا برای کارگران خود غرامت بالاتری را به عنوان انگیزه ای برای کمک به رشد کسب و کار فراهم کنند. همه این عوامل بر روی کالاها و خدماتی که شرکت ارائه می دهد، اثر تورم ناشی از دستمزد دارند.
تورم ناشی از دستمزد یک اثر مارپیچ تورمی دارد که زمانی رخ میدهد که دستمزدها افزایش مییابد و کسبوکارها برای پرداخت دستمزدهای بالاتر باید برای محصولات یا خدمات خود هزینه بیشتری دریافت کنند. هر گونه افزایش دستمزدی که رخ دهد، عرضه پول مصرف کنندگان را نیز افزایش می دهد.
مصرف کنندگان با عرضه پول بیشتر قدرت خرج بیشتری دارند بنابراین تقاضا برای کالاها افزایش می یابد. افزایش تقاضا باعث افزایش قیمت کالا در بازار گسترده تر می شود. شرکتها برای پرداخت دستمزد بیشتر برای کالاهای خود هزینه بیشتری میگیرند و دستمزدهای بالاتر نیز قیمت کالاها را در بازار گستردهتر افزایش میدهد.
افزایش دستمزد به اندازه افزایش قیمت تمام شده کالاها و خدمات در شرکت هایی که دستمزد بالاتری می پردازند و در کل در بازار گسترده تر، برای کارکنان مفید نیست، زیرا قیمت تمام شده کالا در بازار نیز افزایش یافته است. کارگران در نهایت برای جبران هزینه های زندگی در صورت بالا ماندن قیمت ها، به افزایش دستمزد دیگری نیاز دارند. درصد افزایش دستمزدها و قیمت ها و تأثیر کلی آنها بر بازار از عوامل کلیدی تورم در اقتصاد است.
افزایش دستمزدها باعث تورم می شود زیرا هزینه تولید کالاها و خدمات افزایش می یابد زیرا شرکت ها حقوق بیشتری به کارکنان خود می دهند. شرکت ها باید برای کالاها و خدمات خود هزینه بیشتری دریافت کنند تا سطح سودآوری یکسانی را حفظ کنند تا افزایش هزینه را جبران کنند. افزایش قیمت کالاها و خدمات تورم است.
دولتها معمولاً یک هدف تورمی را تعیین میکنند که تقریباً ۲ درصد در سال در ایالات متحده است. این شاخص برای شرکت ها در مورد اینکه چقدر به کارمندان خود پرداخت کنند و چقدر برای کالاها و خدمات خود هزینه کنند، ارائه می دهد. به افراد نشان می دهد که چقدر می توانند انتظار دستمزد داشته باشند و همچنین هزینه کالاها و خدمات چقدر است
تورم ارزش آتی پول فعلی را کاهش می دهد. ارزش یک دلار امروز کمتر از ارزشی است که در آینده خواهد بود زیرا قیمت ها بالا می رود. همین دلار امروز می تواند در سال های آینده کالاها و خدمات کمتری بخرد. همیشه ارزش پول در حال حاضر بیشتر از آینده است، به ویژه به دلیل قابلیت سرمایه گذاری پول.
هنگامی که دولت دستور افزایش دستمزد کارگران خود را صادر می کند، کارفرمایان مجبور به پاسخگویی هستند. آنها به درآمد بیشتری نیاز دارند تا به راحتی آن دستمزدهای اضافی را در خود جای دهند، بنابراین تمایل دارند قیمت محصولات و خدمات خود را افزایش دهند. این فقط نتیجه قانون نیست. شرکت ها به دلایل مختلف می توانند داوطلبانه تصمیم بگیرند که به کارفرمایان خود حقوق بیشتری بدهند.