شما اهداف سازمانی را تعیین کرده اید و یک برنامه استراتژیک تدوین کرده اید. حال، چگونه از انجام آن اطمینان حاصل می کنید؟
اجرای یک برنامه استراتژیک در تلاش برای رسیدن به اهداف سازمانی است. شامل ساختارهای روزانه، سیستم ها و اهداف عملیاتی است که تیم شما را برای موفقیت آماده می کند.
حتی بهترین برنامه های استراتژیک نیز می توانند بدون اجرای صحیح از بین بروند. در واقع، 90 درصد از کسب و کارها در رسیدن به اهداف استراتژیک خود شکست می خورند، که محققان معتقدند به دلیل شکاف بین برنامه ریزی استراتژیک و اجرای آن است.
پروفسور رابرت سیمونز، پروفسور مدرسه بازرگانی هاروارد، که دوره آنلاین اجرای استراتژی را تدریس می‌کند، می‌گوید: «اگر اخیراً به اخبار نگاه کرده‌اید، احتمالاً داستان‌هایی از کسب‌وکارهایی با استراتژی‌های عالی دیده‌اید که شکست خورده‌اند. "در هر مورد، ما یک استراتژی تجاری را می یابیم که به خوبی تدوین شده است اما ضعیف اجرا شده است."
چگونه می توانید خود و تیم خود را برای اجرای برنامه هایی که طراحی کرده اید مجهز کنید؟ در این مطلب پنج کلید برای اجرای موفقیت آمیز استراتژی وجود دارد که می توانید در کسب و کار خود از آنها استفاده کنید.
قبل از وارد شدن به مرحله اجرا، اطمینان از توافق همه تصمیم گیرندگان و ذینفعان در مورد برنامه استراتژیک مهم است.
تعهد به یک برنامه استراتژیک قبل از شروع اجرا، تضمین می‌کند که همه تصمیم‌گیرندگان و تیم‌هایشان در راستای اهداف یکسانی هستند. یک درک مشترک از برنامه استراتژیک بزرگتر در سراسر سازمان ایجاد می کند.
استراتژی ها راکد نیستند - آنها باید با چالش ها و فرصت های جدید تکامل یابند. ارتباط برای اطمینان از اینکه شما و همکارانتان از یک گام شروع کنید و با گذشت زمان در یک راستا بمانید بسیار مهم است.
یکی از موانعی که بسیاری از شرکت ها در اجرای استراتژی با آن روبرو هستند این است که نقش های کارکنان با استراتژی در ذهن طراحی نشده است. می تواند زمانی اتفاق بیفتد که کارمندان قبل از تدوین استراتژی استخدام می شوند، یا زمانی که نقش ها برای همسویی با استراتژی قبلی شرکت تعیین می شوند.
در Strategy Execution، سیمونز معتقد است که مشاغل زمانی که با یک استراتژی سازمانی مطابقت دارند برای عملکرد بالا بهینه می شوند. او ابزار بهینه‌سازی طراحی شغل (JDOT) را ایجاد کرد که افراد می‌توانند از آن برای ارزیابی اینکه آیا مشاغل سازمانشان برای اجرای موفقیت‌آمیز استراتژی طراحی شده‌اند، استفاده کنند.
JDOT طراحی یک شغل را بر اساس چهار عامل یا "محدوده" ارزیابی می کند: کنترل، مسئولیت پذیری، نفوذ و پشتیبانی.
وقتی نوبت به اجرای استراتژی می‌رسد، نمی‌توان قدرت ارتباط شفاف را نادیده گرفت. با توجه به اینکه 95 درصد از کارمندان استراتژی شرکت خود را نمی دانند یا از آن بی اطلاع هستند، ارتباط مهارتی است که ارزش بهبود دارد.
اجرای استراتژی به هر یک از اعضای وظایف و تصمیمات روزانه سازمان شما بستگی دارد، بنابراین بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود که همه نه تنها اهداف استراتژیک گسترده تر شرکت را درک می کنند، بلکه مسئولیت های فردی آنها چگونه دستیابی به آنها را ممکن می کند.
برای تقویت عملکرد سازمان و توانمندسازی کارکنان خود، به مدیران آموزش دهید تا تأثیر کار روزانه تیم خود را به اشتراک بگذارند، در یک جلسه تمام کارکنان با سازمان صحبت کنند، و فرهنگی را تقویت کنید که نقاط عطف در راه دستیابی به اهداف استراتژیک بزرگ را جشن می گیرد.
اجرای استراتژی بر ارزیابی مستمر پیشرفت به سمت اهداف متکی است. برای اینکه این امر امکان پذیر باشد، شاخص های کلیدی عملکرد (KPI) باید در مرحله برنامه ریزی استراتژیک تعیین شوند و موفقیت باید به صورت عددی تعریف شود.
یک هدف عددی به شما و تیمتان این امکان را می‌دهد که به طور منظم عملکرد را ردیابی و نظارت کنید و ارزیابی کنید که آیا نیاز به تغییر بر اساس آن پیشرفت است یا خیر.
به عنوان مثال، هدف استراتژیک شرکت شما می تواند افزایش نرخ حفظ مشتری تا 30 درصد تا سال 2022 باشد. با ثبت رکورد تغییر نرخ حفظ مشتری به صورت هفتگی یا ماهانه، می توانید روند داده ها را در طول زمان مشاهده کنید.
اگر سوابق نشان می دهد که نرخ حفظ مشتری شما ماه به ماه در حال کاهش است، می تواند نشان دهد که برنامه استراتژیک شما نیاز به چرخش دارد زیرا تغییری را که می خواهید ایجاد نمی کند. با این حال، اگر داده‌های شما رشد ثابتی را در ماه به ماه نشان می‌دهد، می‌توانید از این روند برای پیش‌بینی منطقی استفاده کنید که آیا تا سال 2022 به هدف خود یعنی افزایش 30 درصدی خواهید رسید یا خیر.
در حالی که نوآوری یک نیروی محرکه اساسی برای رشد شرکت است، اجازه ندهید اجرای استراتژی شما را از مسیر خارج کند.برای استفاده از نوآوری و حفظ کنترل بر اجرای استراتژی فعلی خود، فرآیندی را برای ارزیابی چالش ها، موانع و فرصت های پیش آمده ایجاد کنید. چه کسی تصمیماتی می گیرد که ممکن است تمرکز استراتژی شما را معطوف کند؟ کدام بخش از استراتژی غیرقابل مذاکره است؟ پاسخ دادن به سوالاتی از این قبیل می‌تواند در طول اجرا به وضوح اجازه دهد.
همچنین به یاد داشته باشید که یک سازمان راکد جایی برای رشد ندارد. کارکنان را به طوفان فکری، آزمایش و ریسک های حساب شده با در نظر گرفتن اهداف استراتژیک تشویق کنید.
تعیین اهداف استراتژیک، تدوین یک برنامه و اجرای یک استراتژی، هر کدام نیازمند مجموعه‌ای از مهارت‌ها و چالش‌های خاص خود هستند. با توجه به اینکه حتی بهترین استراتژی فرموله شده نیز می تواند ضعیف اجرا شود، قبل از تعیین اهداف استراتژیک و اجرای برنامه، مهارت های اجرایی خود را تقویت کنید.
