افسردگی می تواند هر کسی را بدون در نظر گرفتن سن، پیشینه قومی، وضعیت اجتماعی-اقتصادی، یا جنسیت مبتلا کند. با این حال، مطالعات تحقیقاتی در مقیاس بزرگ نشان داده است که افسردگی در زنان حدود دو برابر بیشتر از مردان است. در ایالات متحده، محققان تخمین می زنند که در هر دوره یک ساله، بیماری های افسردگی 8.5 درصد از زنان و تقریبا 5 درصد از مردان را تحت تاثیر قرار می دهد. اما سؤالات مهمی در مورد علل این تفاوت جنسیتی باید پاسخ داده شود. به عنوان مثال، آیا واقعاً افسردگی در بین مردان کمتر رایج است، یا اینکه مردان نسبت به زنان کمتر احتمال دارد افسردگی را تشخیص دهند؟
در گروههای کانونی که توسط مؤسسه ملی سلامت روان (NIMH) برای ارزیابی آگاهی از افسردگی انجام شد، مردان بدون اینکه بدانند افسرده هستند، علائم افسردگی خود را توصیف کردند. قابل ذکر است، بسیاری از این موضوع بی اطلاع بودند که علائم «فیزیکی» مانند سردرد، اختلالات گوارشی و درد مزمن می تواند با افسردگی مرتبط باشد. علاوه بر این، آنها در مورد مراجعه به یک متخصص بهداشت روان یا رفتن به یک کلینیک سلامت روان ابراز نگرانی کردند و فکر می کردند که مردم متوجه می شوند و این ممکن است تأثیر منفی بر امنیت شغلی، پتانسیل ارتقا یا مزایای بیمه سلامت آنها داشته باشد. آنها میترسیدند که برچسبگذاری با تشخیص بیماری روانی باعث کاهش احترام خانواده و دوستانشان یا جایگاهشان در جامعه شود.
مردان با افزایش سن باید با انواع مختلفی از استرس کنار بیایند. اگر آنها دستمزد اولیه خانوادههایشان بودهاند و به شدت با شغلشان همذات پنداری کردهاند، ممکن است پس از بازنشستگی استرس داشته باشند، از دست دادن یک نقش مهم، از دست دادن عزت نفس - که میتواند منجر به افسردگی شود. به طور مشابه، از دست دادن دوستان و خانواده و شروع سایر مشکلات سلامتی می تواند باعث افسردگی شود. با این وجود، اکثر افراد مسن از زندگی خود احساس رضایت می کنند و برای افراد مسن احساس افسردگی «طبیعی» نیست. افسردگی یک بیماری است که می توان آن را به طور موثر درمان کرد و در نتیجه باعث کاهش رنج های غیرضروری، بهبود شانس بهبودی از سایر بیماری ها و افزایش عمر مفید می شود.
با این حال، متخصصان مراقبت های بهداشتی ممکن است علائم افسردگی را در بیماران مسن تر را تشخیص ندهند، زیرا آنها اغلب تمایلی به بحث درباره احساس ناامیدی، غمگینی، از دست دادن یا غم و اندوه طولانی مدت پس از فقدان ندارند و ممکن است عمدتاً از علائم فیزیکی شکایت کنند. همچنین، تشخیص اختلال افسردگی همزمان در بیمارانی که با بیماریهای دیگری مانند بیماری قلبی، سکته مغزی یا سرطان که به خودی خود ممکن است باعث علائم افسردگی شوند مشکل است. درمان با داروی مناسب یا روان درمانی مختصر می تواند به افراد مسن کمک کند تا افسردگی را مدیریت کنند و در نتیجه بقا و کیفیت زندگی را افزایش دهند.
اهمیت شناسایی و درمان افسردگی در سالمندان با توجه به آمار خودکشی در میان سالمندان تاکید می شود. تصور رایجی وجود دارد که نرخ خودکشی در میان جوانان بالاترین است. با این حال، این افراد مسن، به ویژه مردان سفید پوست مسنتر هستند که بالاترین میزان خودکشی را دارند. بیش از 70 درصد از قربانیان خودکشی مسن در ماه قبل از مرگ، به پزشک مراجعه کردهاند، بسیاری از آنها مبتلا به بیماری افسردگی هستند که تشخیص داده نشده است. این منجر به تلاشهای تحقیقاتی برای تعیین چگونگی بهبود تواناییهای پزشکان برای تشخیص و درمان افسردگی در افراد مسن شده است.
تقریباً 80 درصد از سالمندان مبتلا به افسردگی زمانی که تحت درمان با داروهای ضد افسردگی، روان درمانی یا ترکیبی از هر دو قرار می گیرند، بهبود می یابند. علاوه بر این، تحقیقات نشان داده است که ترکیبی از روان درمانی و داروهای ضد افسردگی برای کاهش عود افسردگی در میان سالمندان بسیار موثر است. ثابت شده است که روان درمانی به تنهایی دوره های سلامتی را بدون افسردگی طولانی می کند و به ویژه برای بیماران مسن که نمی توانند یا نمی خواهند دارو مصرف کنند مفید است. بهبود شناخت و درمان افسردگی در اواخر زندگی، آن سالها را برای سالمندان افسرده، خانواده و مراقبین آنها لذت بخش تر خواهد کرد.