سخت کار کردن و هوشمندانه کار کردن دو رویکرد متفاوت برای تکمیل وظایف هستند. رویکرد مناسب برای شما ممکن است به صنعت، اهداف یا ترجیحات شما بستگی داشته باشد. مقایسه سخت کوشی و کار هوشمندانه می تواند به شما کمک کند تعیین کنید کدام رویکرد برای دستیابی به اهداف شغلی شما بهینه است. در این مطلب، کار سخت و هوشمندانه را تعریف می‌کنیم، تفاوت‌های کلیدی بین آنها را شناسایی می‌کنیم و نکاتی را ارائه می‌کنیم که چگونه می‌توانید هوشمندانه‌تر یا سخت‌تر کار کنید.
سخت کار کردن، برداشتی از نحوه انجام وظایف است. این ویژگی های خاصی مانند وقت شناس بودن، پشتکار داشتن و انعطاف پذیر بودن را به همراه دارد. به عنوان مثال، اگر زودتر به محل کار خود برسید و برای تکمیل تکالیف خود دیر ترک کنید، ممکن است دیگران شما را سخت کوش بدانند. اغلب کار سخت شامل کار یدی یا کارهای فکری فشرده است. کارگران سخت کوش نیز تلاش یا استقامت زیادی را برای تکمیل وظایف انجام می دهند. برخی ممکن است مشاغل سخت را در سطح ابتدایی بدانند یا کارهایی را که قبل از پیشرفت به موقعیت‌های سخت‌تر انجام می‌دهید.
مردم کار هوشمندانه را کمتر سخت می دانند. کارگران باهوش از روش های خلاقانه برای صرفه جویی در زمان و بهره وری استفاده می کنند. اگر هوشمندانه کار می کنید، ممکن است اغلب به دنبال میانبرهایی برای تکمیل سریعتر و با تلاش کمتر اهداف خود باشید. برداشت شخصی که هوشمندانه کار می کند ممکن است بسته به فرد یا صنعت متفاوت باشد. برای مثال، یک برنامه نویس کامپیوتری ممکن است وظایف برنامه نویسی را خودکار کند تا مجبور نباشد برای هر کدام کد جداگانه بنویسد.
هم کار هوشمندانه و هم سخت کوشی می تواند برای شما مفید باشد. عاقلانه است که تعیین کنید کدام یک با سبک کار و محیط کار شما مناسب است. به عنوان مثال، اگر در کارخانه ای کار می کنید که محصولات را مونتاژ می کند، کار سخت ممکن است گزینه بهتری باشد زیرا نتایج قابل پیش بینی و یکنواختی ایجاد می کند. کار هوشمند برای صنایعی مانند فناوری که به دنبال ایجاد محصولات نوآورانه به طور مداوم هستند، بهینه است.
ابتدا سخت کار کنید تا بتوانید فرآیندی را یاد بگیرید و درک کاملی به دست آورید که به شما امکان می دهد وظایف را تجزیه و تحلیل کنید و هوشمندانه کار کنید. اغلب می توانید روش های سخت کوشی را با کار هوشمندانه ادغام کنید و به بهترین نتایج برسید.
هر دو کار سخت و هوشمند اهداف یکسانی برای رسیدن به موفقیت شخصی و کمک به موفقیت تیم دارند. این می تواند تشخیص تفاوت بین سخت کوشی و هوشمندانه کار کردن را به چالش بکشد. در اینجا چند تفاوت کلیدی وجود دارد:
الزامات
هوشمندانه کار کردن به جای سخت نیاز به تخصص و درک عمیق از نحوه انجام یک کار دارد تا بتوانید راهی برای رسیدن سریع به هدف خود ابداع کنید. سخت کار کردن مستلزم تعهد بیشتر به یک کار است تا بتوان آن عمل را کامل کرد. تعهد برای کار سخت مهم است زیرا باید زمان بیشتری را به پروژه یا کار اختصاص دهید.
روند
هدف کار سخت اغلب افزایش تولید یا کمیت در طول یک پروژه است. سرپرستان یک روش قابل اعتماد اما تکراری برای دستیابی به این هدف ایجاد می کنند و کارمندان برای رسیدن به هدف از آن الگو پیروی می کنند. هدف فرآیند کار هوشمند بهبود کیفیت محصول است. این اغلب شامل آزمایش روش ها و ایده هایی برای تغییر روند تولید است. کار هوشمند ممکن است نتایج هدفمندی ایجاد کند، اما در مقدار کمتری نسبت به کار سخت.
مفهوم
مفهوم سخت کوشی از سنت طراحی یک روش و دنبال کردن مراحل برای تولید همان نتیجه ناشی می شود. این روش ثابت می کند که برای تجارت سودآور است و در جلب رضایت مشتریان موفق است. در مقابل، کار هوشمند تجربی است و به دنبال نتایجی فراتر از سودآوری است. اغلب این کار هوشمندانه است که به رشد شرکت ها کمک می کند و منجر به نوآوری می شود.
شخصیت
افرادی که هوشمندانه کار می کنند اغلب خلاق و آزاداندیش هستند. دیگران معمولاً این افراد را رهبر می دانند. سخت کار کردن روش بهتری برای کسانی است که ترجیح می دهند از ساختاری پیروی کنند تا به آنها کمک کند. به دلیل ماهیت تکراری این روش، کار سخت می‌تواند باعث شود که فرد در مهارت‌های خود استاد شود.
برای ایجاد عادات هوشمندانه کار کردن، این نکات را دنبال کنید:
به دنبال فرصت هایی برای نوآوری باشید
روی نوآوری فرآیندهایی که در محل کار استفاده می کنید تمرکز کنید. مناطقی را که در آن شما یا تیمتان می‌توانید پیشرفت کنید، شناسایی کنید. یکی از راه‌های انجام موفقیت‌آمیز این کار، سازماندهی جلسات طوفان فکری برای فکر کردن به نوآوری‌های بالقوه و راه‌هایی برای تغییر رویه‌های فعلی است. شناخت مشکلات و جستجوی راه حل ها نیز فرصتی برای نوآوری فراهم می کند.
ارزش را اولویت بندی کنید
هدف از کار هوشمند افزایش کیفیت یک محصول است. برای انجام این کار، تاثیر محصولات خود را بر مصرف کنندگان در نظر بگیرید و راه هایی را برای افزایش مزایا در نظر بگیرید. همچنین در نظر بگیرید که چگونه می توانید در مراحل ایجاد، تحویل و جمع آوری تولید نوآوری کنید. به عنوان مثال، می توانید در مرحله ایجاد ارزش بیشتری ایجاد کنید، ارزش را در مرحله تحویل برای مصرف کنندگان بازاریابی کنید و سپس با تجزیه و تحلیل اعداد فروش، اثبات ارزش را جمع آوری کنید.
پژوهش
انجام تحقیقات در مورد روند بازار، رفتار مصرف کننده و فرآیند کسب و کار می تواند به شما در شناسایی فرصت های بهبود کمک کند. جستجوی جایگاه های نادیده گرفته شده در بازار را در نظر بگیرید که می توانید با ایجاد محصولات مرتبط از آنها سرمایه گذاری کنید. همچنین ایجاد استراتژی های انعطاف پذیر برای اجرای طرح های پروژه مفید است. به این ترتیب شما و تیمتان می توانید روش هایی را برای صرفه جویی در زمان کشف کنید و در حین پیشرفت در تولید به حل چالش ها کمک کنید.
به صنعت مناسب بپیوندید
صنعتی را انتخاب کنید که هم برایتان جالب باشد و هم پتانسیل رشد داشته باشد. یافتن تعادل بین این دو عامل به شما این امکان را می دهد که از دانش و تجربه خود حداکثر استفاده را برای دستیابی به نتایج بکنید. همچنین ممکن است به شما کمک کند مشتاق یادگیری و گسترش ارزش و حضور در صنعت خود باشید.
مهارت های مدیریت زمان را توسعه دهید
کار هوشمند به دانستن نحوه تخصیص بهترین زمان و منابع بستگی دارد. شما می توانید با شناسایی و حذف عوامل حواس پرتی در محل کار، مهارت های مدیریت زمان بهتری را توسعه دهید. خودکار کردن کارهایی که اغلب در طول روز تکرار می کنید مفید است.
مرزهای خود را بشناسید
با شناخت محدودیت های شخصی و حرفه ای خود و رعایت آنها هوشمندانه کار کنید. سعی کنید فقط تعداد کارهایی را که می توانید بدون از دست دادن کیفیت مدیریت کنید بپذیرید. مهم است که راحت بتوانید از دیگران بخواهید به مرزهای شما احترام بگذارند تا بتوانید این اقدامات را حفظ کنید.
مغز خود را آموزش دهید
مغز خود را با توسعه توانایی های تفکر انتقادی و خلاق آموزش دهید. شرکت در کلاس‌ها، انجام تحقیقات مستقل، توجه به دنیای اطراف، یادداشت‌برداری، آزمایش چیزهای جدید و آزمایش فناوری جدید، همه راه‌هایی هستند که می‌توانید به مغزتان بیاموزید تحلیلی فکر کند، که ممکن است به شما کمک کند از طریق برنامه‌ریزی و مدیریت پروژه هوشمندانه‌تر کار کنید.
Nazila77 
