یکی از تصورات غلط رایج در کارآفرینی این است که شما یا آنچه را که برای کارآفرینی لازم است دارید یا ندارید. در واقعیت، مهارت های کارآفرینی را می توان مانند هر مهارت دیگری آموخت و تقویت کرد.هر فردی میتواند فرصتها را بیابد، منابع لازم را جذب کند و تیمهایی برای ارائه محصولات و خدمات موفق به مشتریان بسازد.
این طرز فکر - توانایی و هوش را می توان با تلاش به دست آورد - ذهنیت رشد نامیده می شود و دارایی ارزشمندی در دنیای استارتاپ است.
در اینجا مقدمه ای در مورد تفاوت بین رشد و ذهنیت ثابت، اینکه چرا ذهنیت رشد برای کارآفرینی ضروری است و چگونه می توانید به آن دست پیدا کنید و حفظ کنید، آورده شده است.
فردی با ذهنیت رشد، هوش، توانایی ها و استعدادها را قابل یادگیری و قابل بهبود از طریق تلاش می داند. از سوی دیگر، فردی که ذهنیت ثابتی دارد، همین ویژگیها را ذاتاً ثابت و غیرقابل تغییر در طول زمان میداند.
به عنوان مثال، به عنوان یک کارآفرین مشتاق، برای ایجاد بودجه کسب و کار و تهیه صورت های مالی آن، به مهارت های مالی اولیه نیاز دارید. اگر ذهنیت ثابتی دارید، ممکن است فکر کنید: «من هرگز با ریاضیات خوب نبودم، چه برسد به صورتهای مالی. من نمی توانم تجارت خودم را اداره کنم.»
حالا تصور کنید که با یک طرز فکر رشد به موقعیت نزدیک می شوید. ممکن است فکر کنید، "من سابقه ای در زمینه مالی ندارم، اما می توانم آن مهارت ها را یاد بگیرم و تمرین کنم تا زمانی که احساس توانایی کنم."
مفهوم رشد و ذهنیتهای ثابت توسط روانشناس کارول دوک در کتاب خود با عنوان ذهنیت: روانشناسی جدید موفقیت در سال 2006 مطرح شد.
به گفته دوک، موقعیتهای چالشبرانگیز میتواند برای کسانی که ذهنیت ثابتی دارند فاجعهبار باشد، زیرا اگر آنها مهارت یا هوش لازم برای تکمیل یک کار را نداشته باشند، هیچ شانسی برای بهبود وجود نخواهد داشت.
وقتی ذهنیت رشد دارید، معتقدید که میتوانید دانش و مهارتهای لازم برای موفقیت را به دست آورید، که هر چالشی را به یک فرصت یادگیری تبدیل میکند. با توجه به چالشهای متعددی که کارآفرینان با آن روبرو هستند، ذهنیت رشد میتواند ابزار قدرتمندی باشد که شما برای موفقیت سرمایهگذاری خود تلاش میکنید.
در حالی که یک طرز فکر رشد می تواند برای هر کسی مفید باشد، برای کارآفرینان بسیار مهم است. در اینجا چهار راه وجود دارد که یک طرز فکر رشد می تواند در راه راه اندازی و رشد کسب و کار به شما کمک کند.(مهارت های ضروری کسب و کار موفق)
وقتی ذهنیت رشد دارید، گذشته شما آینده شما را مشخص نمی کند. اگر در زمینه دیگری تخصص و تجربه دارید و می خواهید کارآفرینی کنید، این می تواند یک دارایی باشد.
به عنوان مثال، ایندیا رایت، بانکدار تجاری سابق و معاون منشی دادگاه عالی واشنگتن دی سی، شرکت روابط عمومی و تولید خود را به نام Artiste House راه اندازی کرد. به جای اینکه اجازه دهد شغل قبلیاش پتانسیلهایش را تعریف کند، میدانست که میتواند زبان دنیای استارتآپ را از طریق تجربه عملی و استفاده از اصول کارآفرینی یاد بگیرد.
رایت میگوید: «شما باید راههایی بیابید تا خود را به مهارتهای لازم برای حفظ کسبوکارتان مجهز کنید». "شما روی موفقیت خود سرمایه گذاری می کنید."
تابآوری – ظرفیت بازیابی و عبور از موقعیتهای دشوار – در دنیای کارآفرینی حیاتی است. وقتی چالشها و شکستها ناگزیر به وجود میآیند، بقای کسبوکار شما به توانایی شما در استقامت و یادگیری از موقعیتهای دشوار بستگی دارد.
در یکی از مطالعات دوک، تیم او فعالیت مغز دانشآموزان را در حین بررسی اشتباهاتی که در یک آزمون مرتکب شده بودند، تجزیه و تحلیل کرد. افرادی که ذهنیت ثابتی داشتند هنگام مرور اشتباهات هیچ فعالیت مغزی نشان نمی دادند، در حالی که مغز افرادی که ذهنیت رشد داشتند فعالیت پردازشی را به عنوان اشتباهات در حال بررسی نشان می داد.
یک ذهنیت ثابت می تواند از نظر فیزیکی شما را از یادگیری اشتباهات باز دارد، در حالی که یک طرز فکر رشد می تواند شما را قادر سازد که اشتباهات را به عنوان فرصت های یادگیری درک کنید.
بیشترین بهرهوری است که به کارآفرینی بهعنوان یک فرآیند تکرار شونده فکر کنیم – راهی برای مدیریت که مستلزم جستجوی مداوم ترکیبی برنده از فرصتها و منابع است.
این روند مداوم آزمایش یک ایده، یادگیری از نتایج و تکرار محصول تنها با یک ذهنیت رشد امکان پذیر است.
یک کارآفرین با ذهنیت ثابت احتمالاً به بازخورد منفی به عنوان نشانه ای می نگرد که توانایی ساخت یک محصول ارزشمند را ندارد. این می تواند منجر به اجتناب از بازخورد به دلیل ترس از رد شدن، محصولات آزمایش نشده و تناسب بد محصول با بازار، یا به کلی کنار گذاشتن یک سرمایه گذاری شود.
از سوی دیگر، یک کارآفرین با ذهنیت رشد، بازخورد منفی و انتقاد سازنده دریافت می کند و از آن برای بهبود ارائه محصول خود استفاده می کند. با ذهنیت رشد، کشف نقاط ضعف محصول شما به معنای ناتوانی در ایجاد یک محصول ارزشمند نیست. بلکه شما را قادر می سازد تا بهترین نسخه آن را برای بازار هدف خود ایجاد کنید.
در نهایت، یک طرز فکر رشد به طور مداوم به شما یادآوری می کند که همیشه چیزهای بیشتری برای یادگیری وجود دارد. با دانستن اینکه ظرفیت پیشرفت دارید، یک طرز فکر رشد می تواند شما را در طول سفر کارآفرینی خود فروتن نگه دارد.
این می تواند به ویژه در مبارزه با رکود مفید باشد. نیازها، نگرشها و انگیزههای افراد در طول زمان تغییر میکند، بنابراین بهطور دورهای تناسب محصول و بازار خود را دوباره ارزیابی کنید. اگر با دانش اولیه خود بیش از حد راحت باشید، میتوانید فرصتهایی را برای رشد با مخاطبان هدف خود و برآورده کردن نیازهای آنها از دست بدهید.
اگر متوجه شدید که با یک طرز فکر ثابت زندگی میکنید، میتوانید با دادن فرصت کافی برای یادگیری چیزهای جدید، به ذهنیتی که بر رشد متمرکز است تغییر دهید.
نمونههایی از فرصتها عبارتند از: شبکهسازی و اشتراکگذاری دانش با سایر متخصصان، خواندن مقالات و کتابها در مورد موضوعات مورد علاقهتان، و طوفان فکری و حل مسئله با دیگران برای به دست آوردن دیدگاههای جدید.