آیا تا به حال تعجب کرده اید که چرا برخی از شرکت ها موفق هستند و عملکرد بهتری نسبت به سایرین دارند؟ یا چرا شکست دادن برخی سخت است و برخی دیگر نه؟ خوب، اگر شرکتی بخواهد در صنعت رقابتی باقی بماند، باید استراتژی خوب و درستی ایجاد و اجرا کند.
به عنوان مثال، شرکتهایی مانند آمازون سالها موفق بودهاند، زیرا استراتژی آنها به چشماندازشان گره خورده است. آمازون به عنوان مشتری محورترین شرکت جهان شناخته می شود. محصولات و خدمات آن تجربهای بینظیر را فراهم میکنند، جایی که مردم میتوانند به مکانی بیایند، پیدا کنند، کشف کنند و آنلاین خرید کنند.
استراتژی یک برنامه بلند مدت است که شما برای شرکت خود ایجاد می کنید تا به وضعیت مطلوب و آینده ای که تصور می کنید برسد. یک استراتژی شامل اهداف و مقاصد شرکت شما، نوع محصولات/خدماتی است که قصد دارید بسازید، مشتریانی که می خواهید به آنها بفروشید و بازارهایی که برای کسب سود در آنها خدمت می کنید.
یک استراتژی زمانی محکم است که تمام مفروضاتی که در زمان ایجاد آن انجام میدهید تأیید شده و صحت آن مورد آزمایش قرار گرفته باشد، و تصمیماتی که گرفتهاید میتواند با حقایق و شواهد واضح ارائه شود. مهم است که اطمینان حاصل کنید که استراتژی شما با اهداف شرکت، نوع کسب و کاری که سازمان شما انجام می دهد و شناخته شده است و محیطی که قصد دارید در آن پیشرفت کنید، همسو باشد. به عنوان مثال، چشم انداز گوگل ارائه بهترین تجربه اینترنتی به کاربران است. برای عموم به عنوان جستجوی گوگل شناخته شده است. همه محصولات و خدماتی که Google می سازد با اهداف اصلی آن همسو هستند.
یک استراتژی خوب به شما کمک می کند تا تصمیمات خوبی برای سرمایه گذاری بگیرید، مانند اینکه چگونه و کجا می خواهید پول خرج کنید. همچنین به ارائه راهنمایی در مورد اولویت بندی پروژه و سایر فعالیت ها در سازمان شما کمک می کند. تخصیص و بهینه سازی منابع و کسب سودهایی که بازدهی بالاتر از حد متوسط را ایجاد می کند.
1. اهداف روشن و بلند مدت: یک برنامه استراتژیک بلند مدت و واقع بینانه تهیه کنید. چه نوع محصولات/خدماتی را دوست دارید بسازید؟ مشتریان شما چه کسانی خواهند بود؟ دوست دارید در چه بازارهایی خدمت کنید و چه فعالیت هایی را برای رسیدن به وضعیت مطلوب آینده خود انجام دهید؟
2. فرصت: به دقت تجزیه و تحلیل کنید که چه فرصتی در آینده وجود دارد و چگونه ممکن است در طول زمان تکامل یابد. قبل از نهایی کردن هر تصمیمی، داده ها و حقایق مرتبط با آن را جمع آوری کنید. خطرات و چالشهای پیشبینیشده در پیگیری این فرصت را به وضوح تشخیص دهید و برای رفع آنها برنامه کاهشی ارائه کنید.
3. نوآوری: اطمینان حاصل کنید که محصولات/خدماتی که قصد ساخت آنها را دارید منحصر به فرد و با تمایز واضح هستند -- و با کسب و کار شما همسو هستند. به زمانی فکر کنید که اپل آی پاد را عرضه کرد، محصولی واقعا نوآورانه. این شرکت از آن زمان به دلیل برند و کیفیت خود شناخته شده است. علاوه بر رایانه های آن، مردم سایر محصولات اپل را نیز می خرند، مانند آیفون، آی پد، و غیره، حتی اگر ممکن است گران تر از جایگزین ها باشند.
4. رقابت: مطمئن شوید که استراتژی شما رقابتی است. بازاری را انتخاب کنید که یا به آن خدمات داده نمی شود یا کمتر از آن استفاده می شود، رقابت کم یا بدون رقابت است و در آنجا اولین نفر باشید. به این ترتیب، سهم بازار را به دست میآورید، برند خود را میسازید و شرکت خود را به خوبی در آن بازار قرار میدهید و کار را برای هر تازهوارد سختتر میکنید.
5. صرفه جویی در مقیاس: هزینه کالاها/خدمات خود را کاهش دهید و در عین حال نوآور باشید. ارائه ویژگی های منحصر به فرد و خدمات با کیفیت بالا به مشتریان. به عنوان مثال، والمارت همیشه سعی می کند محصولات خود را با قیمت بسیار پایین تری به فروش برساند و فروش خود را از طریق مشتریان بزرگ افزایش دهد و سود بیشتری را به همراه داشته باشد.
6. زمان عرضه به بازار: گزینه های «ساخت در مقابل خرید» را برای محصولات/خدماتی که قصد دارید به مشتریان خود ارائه دهید، به دقت ارزیابی کنید. گاهی اوقات ممکن است خرید بخشی از محصولات یا راه حل هایی که از قبل در دسترس هستند یا برون سپاری به یک فروشنده شخص ثالث برای صرفه جویی در هزینه تولید کالاها/خدمات و عرضه آنها به بازار ارزان تر باشد.
7. تست ها: به طور دوره ای استراتژی خود را بررسی و به روز کنید تا مطمئن شوید که همیشه معتبر است و با اهداف شرکت و نیازهای بازار مطابقت دارد. آن را در مراحل کوچک آزمایش کنید. بهتر است زمانی که هزینه کمتری دارد سریع عمل کنید و از اشتباهات خود خلاص شوید.
8. خطرات و شکست ها: ریسک ها را در برنامه خود قرار دهید و به سازمان خود اجازه دهید شکست ها را بپذیرد. از بینشهای منحصربهفرد بهدستآمده از موفقیتها و شکستها استفاده کنید تا از تجربیات گذشته خود درس بگیرید و آینده خود را بهبود بخشید.
9. ذینفعان: هنگامی که طرح شما نهایی شد، آن را با کارکنان سازمان خود به اشتراک بگذارید تا آنها را راهنمایی و استدلال در مورد ابتکاراتی که در شرکت انجام می شود ارائه دهید. نحوه ارتباط آن با آنها و شرکت را توضیح دهید. علاوه بر این، یک برنامه جداگانه برای به اشتراک گذاشتن با سهامداران خارجی خود مانند سرمایه گذاران، شرکا، تامین کنندگان، تحلیلگران صنعت و مشتریان خود آماده کنید. به آنها بگویید که چه کاری انجام میدهید، چرا آن را انجام میدهید و چگونه بر پیشبینی شرکت در ایجاد درآمد و تأثیر بر ارزش سهامداران تأثیر میگذارد.
آیا می خواهید شرکت شما موفق باشد و عملکرد بهتری نسبت به رقبای شما داشته باشد؟ برای کسب سودهایی که بازدهی بالاتر از حد متوسط ایجاد می کند، یک استراتژی قوی و رقابتی ایجاد و اجرا کنید.